هر سیستم سیاسی از حیث حل مسایل جامعه باید سه ویژگی را به طور مستمر داشته باشد. اول شناخت مسایل اولویتدار، دوم یافتن راه علمی و بهینه برای حل آن و سوم پایش نتایج به منظور اصلاح و تکمیل سیاستهای اتخاذ شده با هدف افزایش کارایی سیاستها.
واقعیت این است که اگر در ویژگی اول به توافق نرسیم، دو ویژگی بعدی سالب به انتفای موضوع است. ولی اگر در مورد مسأله بودن موضوعی توافق کنیم، آنگاه باید به دو ویژگی بعدی پرداخت.
مشارکت یکی از این مسایل است، در این مورد با سیاست رسمی کشور که آن را مسأله مهمی میداند همنظر هستم. البته عدهای هم چنین عقیدهای ندارند و آن را مسأله مهمی نمیدانند ولی من معتقدم که مسأله بسیار مهمی است.
البته چگونگی ورود به مسأله مشارکت متفاوت از نگاه سیاست رسمی است. به نظر من معقول و قابل انتظار نیست که کاهش نرخ مشارکت با این سرعت کم شود. پس حتماً مسألهای در جامعه وجود دارد که دچار این وضع شدهایم، بنابراین مسأله اصلی که باید حل شود آن عاملی است که موجب این کاهش شدید در مشارکت شده است که اگر حل شود نه فقط افزایش مشارکت در مسیر مناسب و طبیعی خود قرار خواهد گرفت، بلکه برخی مشکلات دیگر هم حل خواهد شد.
آن مسأله چیست؟ فقدان امید به آینده و ضعف بنیانهای اقتصادی و احساس بیگانگی از جامعه است و تا این چند مشکل مرتبط با هم حل نشود با تزریق بیهوده منابع مالی به جامعه، با هدف مشارکت مشکلی حل نخواهد شد. در این باره وضعیت مشارکت در دوره های مختلف انتخابات و را تحلیل کردهام که نشان میدهد تمامی استدلالهای قبلی در انتخابات دوره گذشته در انتخابات این دوره در سال جاری نیز وجود دارد. کافی است به آمار و ارقام زیر توجه کنیم.
تاکنون یازده دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی برگزار شده است که در این بین مجلس پنجم و مجلس یازدهم رکورددار بیشتری و کمترین میزان مشارکت بوده اند.
استمرار و اقتدار نظامهای سیاسی بر پایه رضایتمندی، اعتماد عمومی و اراده شهروندان و استمرار و اقتدار آنها وابسته به مشارکت سیاسی شهروندان است. این مشارکت در قالبهای مختلفی شکل میگیرد که یکی از آنها حضور شهروندان در انتخابات است.
جمهوری اسلامی ایران به عنوان نظام مردمسالار دینی که ساختار و محتوای آن از طریق رای مستقیم مردم بنیان نهاده شد در طول بیش از ۴ دهه ۳۸ انتخابات برگزار کرده است.
برگزاری سیزده دوره انتخابات ریاست جمهوری، یازده دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا، مجلس خبرگان و همهپرسی نشان از عزم ساختار سیاسی برای اخذ رای و نظر مردم در شئونات مختلف دارد.
با این حال نباید فراموش کرد که برگزاری انتخابات یکی از ابزارهای تحقق دموکراسی و جمهوریت است در واقع انتخابات شرط لازم و نه کافی برای استقرار دموکراسی محسوب میشود و عواملی چون رقابت گروههای سیاسی و مشارکت شهروندان از اهمیت زیادی برخوردار است.
انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در حالی برگزار شد که میزان مشارکت شهروندان سوالی بود که بعد از پایان رای گیری در شعب اخذ رای، در فضای سیاسی و رسانه ای مطرح شد. نهایتا "عبدالرضا رحمانی فضلی" وزیر کشور نشست خبری میانگین مشارکت را 57/42 درصد عنوان کرد و گفت که ۲۴ میلیون و ۵۱۲ هزار و ۴۰۴ نفر از مجموع ۵۷ میلیون و ۹۱۸ هزار و ۱۵۹ نفر در انتخابات شرکت کردند. بیشترین درصد مشارکت در استان کهگیلویه و بویراحمد با ۷۱ درصد و کمترین مشارکت هم به استان تهران با 2/26 درصد مربوط است. این آمار پایین ترین سطح مشارکت در همه انتخابات برگزار شده مجلس در سالهای اخیر است.
برخی مسأله ردصلاحیتها و کاهش کیفیت رقابتی در عدم اقبال عمومی مؤثر میدانند و برخی دیگر چون وزیر کشور بیماری کرونا را به همراه شرایط سیاسی و مسائلی چون سقوط هواپیمای اوکراینی، حوادث آبان و دی را عامل پایین بودن سطح مشارکت میدانند. حال ببینیم میزان مشارکت شهروندان در انتخابات دورههای پیشین مجلس شورای اسلامی چه میزان بوده است
از زمان انتخابات مجلس اول تا مجلس دهم، کمترین میزان مشارکت به مجلس اول و هفتم به ترتیب با ۵۲.۱۴ و ۵۱.۲۱ درصد و بیشترین آن هم به دوره پنجم انتخابات با مشارکت ۷۱.۱ درصدی اختصاص داشت اما انتخابات دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی رکورد کمترین میزان مشارکت را در طول تاریخ انقلاب اسلامی را شکست.
دور اول و دوم نخستین انتخابات مجلس شورای اسلامی به ترتیب ۲۴ اسفند ۵۸ و ۱۹ اردیبهشت ۵۹ برگزار شد. در این انتخابات از مجموع ۲۰ میلیون و ۸۵۷ هزار و ۳۹۱ واجد شرایط، ۱۰ میلیون و ۸۷۵ هزار و ۹۶۹ نفر یعنی ۵۲.۱۴ درصد مشارکت داشته اند. میانگین مشارکت مردم استان تهران در این دوره از انتخابات ۶۱ درصد بود.
۲۶ فروردین و ۲۷ اردیبهشت ۶۳ به ترتیب دور اول و دوم انتخابات دومین دوره مجلس شورای اسلامی از بین ۲۴ میلیون و ۱۴۳ هزار و ۴۹۸ واجد شرایط برگزار شد که ۱۵ میلیون و ۶۰۷ هزار و ۳۰۶ نفر یعنی ۶۴.۶۴ درصد در این دوره از انتخابات پای صندوقهای رای رفتند. میزان مشارکت شهروندان تهرانی ۶۰ درصد بوده است.
انتخابات سومین دوره مجلس شورای اسلامی هم در دو مرحله ۱۹ فروردین و ۲۳ اردیبهشت ۶۷ انجام شد که ۱۶ میلیون و ۷۱۴ هزار و ۷۳۶ نفر یعنی ۵۹.۷۲ درصد از مجموع ۲۷ ملیون و ۹۸۶ هزار و ۷۳۶ واجد شرایط، رای دادند و سهم مشارکت تهران هم ۴۳درصد بود که نسبت به دو دوره گذشته کاهش معنادار مشارکت را نشان میدهد.
۲۱ فروردین و ۱۸ اردیبهشت ۷۱ انتخابات دوره چهارم مجلس شورای اسلامی با مشارکت ۱۸ میلیون و ۷۶۷ هزار و ۴۲ نفر برگزار شد. از مجموع ۳۲ میلیون و ۴۶۵ هزار و ۵۵۸ نفر واجد شرایط رای دادن، ۵۷.۸۱ درصد رای دادند که دوباره شاهد کاهش مشارکت تهرانی ها یعنی به میزان ۳۹درصد بودهایم.
۲۴ میلیون و ۶۸۲ هزار و ۳۸۶ نفر یعنی ۷۱.۱ درصد کل ۳۴ میلیون و ۷۱۶ هزار واجد شرایط ۱۸ اسفند ۷۴ برای انتخاب نمایندگان خود در دوره پنجم مجلس شورای اسلامی پای صندوق های رای رفتند. میزان مشارکت مردم استان تهران در این دوره ۵۶ درصد بود.
انتخابات ششمین دوره مجلس شورای اسلامی در ۳۰ بهمن ۷۸ در یک مرحله برگزار شد و از ۳۸ میلیون و ۷۲۶ هزار و ۴۳۱ واجد شرایط رای دادن، ۲۶ میلیون و ۸۲ هزار و ۱۵۷ نفر یعنی ۶۷.۳۵ درصد مشارکت داشتند و ۴۷ درصد مردم استان تهران در این دوره پای صندوقهای رای رفتند.
یکم اسفند ۸۲ و ۱۸ اردیبهشت ۸۳ انتخابات مجلس هفتم از میان ۴۶ میلیون و ۳۵۱ هزار و ۳۲ واجد شرایط برگزار شد که ۲۳ میلیون و ۷۳۴ هزار و ۴۷۷ نفر از آنان، ۵۱.۲۱ درصد رای های خود را به صندوق انداختند. میزان مشارکت مردم تهران در این دوره ۳۷ درصد بود.
مشارکت مردم تهران در انتخابات دور هشتم مجلس شورای اسلامی هم به شدت کاهش یافت و به پایینترین حد خود در انتخابات ۱۰ دوره مجلس شورای اسلامی رسید و تنها ۳۰درصد مردم این استان پای صندوقهای رای رفتند. میانگین مشارکت کشور در انتخابات دور هشتم مجلس ۵۵.۰۴ درصد بود و از میان ۴۹ میلیون و ۵۰۰ هزار واجد شرایط، ۲۴میلیون نفر، در تاریخ ۲۴ اسفند ۸۶ در انتخابات شرکت کردند. دور دوم این دوره از انتخابات هم در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۸۷ برگزار شد.
۱۲ اسفند ۹۰ و ۱۵ اردیبهشت ۹۱ به ترتیب زمان برگزاری مرحله اول و مرحله دوم انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی بود که ۴۸ میلیون و ۲۸۸ هزار و ۷۹۹ نفر می توانستند در این دوره از انتخابات شرکت کنند. ۳۰ میلیون و ۹۰۵ هزار و ۳۰ نفر از این میزان واجدان شرایط یعنی ۶۴.۲ درصد در انتخابات مشارکت داشتند و مشارکت مردم استان تهران هم ۴۸درصد ثبت شده است.
مشارکت ۳۳ میلیون و ۹۵۶ هزار و ۶۵۱ نفر، ۶۱.۸۳ درصد از مجموع ۵۴ میلیون و ۹۱۵ هزار و ۲۴ نفر واجد شرایط برگزار شد. ۵۰ درصد از واجدان شرایط تهران در این انتخابات پای صندوقهای رای رفتند.
بیشتری و کمترین رای را چه کسانی از آن خود کردهاند
در مجلس نخست شورای اسلامی فخرالدین حجازی با کسب یک میلیون و ۵۶۸ هزار و ۷۵۹ رای یعنی ۷۳.۵ درصد، بیشترین و مهدی شاه آبادی با کسب ۶۸۴ هزار و ۷۲۲ رای یعنی ۴۸.۹ درصد، کمترین آرا را به خود اختصاص داده است.
علی اکبر هاشمی رفسنجانی در مجلس دوم یک میلیون و ۸۹۱هزار و ۲۶۴ رای یعنی با ۸۱.۹ درصد بیشترین و علی اکبر ناطق نوری با کسب ۳۳۰ هزار و ۸۵۹ رای با ۵۰درصد، کمترین آرا را به خود اختصاص دادند.
در انتخابات مجلس سوم شورای اسلامی در تهران، اکبر هاشمیرفسنجانی برای بار دوم بیشترین رای را به دست آورد. یک میلیون و ۲۹۴ هزار و ۴۱۹ نفر از واجدان شرایط یعنی ۸۲ درصد رای دهندگان به وی رای دادند و ابوالقاسم سرحدیزاده ۱۸۲ هزار و ۲۳۰ رای یعنی ۵۱.۹ درصد را کسب کرد.
علیاکبر موسوی حسینی در انتخابات چهارمین دوره مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه تهران ۹۳۷ هزار و ۳۰۲ یعنی ۵۵ درصد آرا را به خود اختصاص داد و محمود صابر همیشگی با کسب ۳۳۴ هزار و ۸۱۷یعنی ۳۲.۶درصد آرا کمترین رای از مردم تهران را گرفت و به مجلس راه یافت.
علی اکبر ناطق نوری در انتخابات دور پنجم مجلس شورای اسلامی از تهران ۸۷۹ هزار و ۸۹۳ رای یعنی ۳۵.۹ درصد آرای مردم تهران، بیشترین و فاطمه کروبی با کسب ۸۳ هزار و ۷۹۲ رای یعنی ۳۰درصد کمترین رای را به دست آورد.
محمدرضا خاتمی در دور ششم مجلس شورای اسلامی یک میلیون و ۲۲۶ هزار و ۴۱۸ رای یعنی ۵۵.۶ درصد آرا بیشترین میزان رای و علیرضا محجوب در این دور ۶۴۵ هزار و ۶۵۰ یعنی ۲۹ درصد، کمترین آرا را به خود اختصاص دادند.
غلامعلی حدادعادل به در دوره های هفتم، هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی به ترتیب با اخذ ۸۸۸ هزار و ۲۷۶ رای یعنی ۴۵.۵ درصد، ۸۴۴ هزار و۲۳۰ رای یعنی ۴۹.۴۸ درصد و یک میلیون و ۱۳۳ هزار و ۸۰۹ رای یعنی ۵۳.۳۳ درصد بیشترین آرا را بین نمایندگان حوزه انتخابیه تهران کسب کرد و در این سه دوره به ترتیب سهیلا جلودارزاده با کسب ۳۰۷ هزار و ۶۱۸ رای یعنی ۱۴.۵۷ درصد، بیژن نوباوه وطن با کسب ۵۳۷ هزار و ۱۷۲ رای یعنی ۳۰.۸۵ و حسین نجابت با کسب ۲۵۴ هزار و ۷۰۳ رای یعنی ۲۲.۴۱ کمترین میزان آرای مردم تهران را به دست آوردند.
محمدرضا عارف در دور دهم مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه تهران یک میلیون و ۶۰۸ هزار و ۹۲۹ رای یعنی ۴۹.۵۵ درصد، بیشترین و غلامرضا هاشم زایی یک میلیون و ۷۸ هزار و ۸۱۷ رای یعنی ۳۳.۲۲ درصد، کمترین میزان را کسب کرده است.
اما در دور یازدهم انتخابات مجلس شورای اسلامی، محمدباقر قالیباف با کسب یک میلیون و ۲۶۵ هزار و ۲۸۷ رای بیشترین و عزت الله اکبری تالارپشتی با کسب ۶۴۲ هزار و ۲۱۴ رای کمترین میزان را به خود اختصاص دادند.
با احتساب این آمار، اکبرهاشمی رفسنجانی با یک میلیون و ۸۹۱ هزار رای بیشترین و فاطمه کروبی با ۸۳ هزار و ۷۹۲ رای کمترین میزان آرای مردم تهران را در ۱۱ دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی به خود اختصاص دادهاند.
حضور زنان در طول ۱۱دوره گذشته آمار متفاوتی داشته است با نگاهی گذرا به سوابق حضور زنان در مجلس شورای اسلامی متوجه میشویم که خانمها رکورد ١٧ کرسی مجلس دهم را در مجلس یازدهم حفظ کردهاند. البته با پیروزی یک زن دیگر در مرحله دوم، رکورد حضور زنان در مجلس شکسته شد.،
ذکر این نکته نیز حائز اهمیت است که در انتخابات مجلس دهم، ۱۸ زن توانستند آراء مردم را کسب کنند اما بعد از رد صلاحیت مینو خالقی، نهایتاْ مجلس دهم با حضور ۱۷ نماینده زن رکورد مجالس تاریخ ایران را شکست و به طوری که در مجلس یازدهم ۱۸ نماینده زن، در مجلس دهم ۱۷ نماینده زن، مجلس نهم ۹ نماینده زن، در مجلس هشتم ۸ نماینده، در مجلس هفتم ۱۳ نماینده، در مجلس ششم ۱۳ نماینده، در مجلس پنجم ۱۴ نماینده بودیم. همچنین در مجلس چهارم ۹ نماینده، در مجالس سوم، دوم و اول نیز هر کدام ۴ نماینده حضور داشتند.
شناخت درست و علمی مسأله فرسایش سرمایه اجتماعی و کاهش نرخ مشارکت مستلزم استفاده از کارشناسان خبره برای تحلیل این دادهها و تحقیق علل و عواملی است که موجب این وضعیت ناهنجار شده است. به جای تعیین بودجههای کلان و بیفایده، ابتدا باید برای شناخت مسأله و پیدا کردن راهحل آن اقدام نمایند.
به طور خلاصه، تجزیه و تحلیل داده های شاخص ها نشان می دهد کاهش مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم تک علتی نبوده و تابع ترکیبی از علل و عوامل مختلف در هم تنیده و متاثر از هم در حوزه ها و زمینه های مختلف با میزان تاثیر متفاوت است. که شاخص های بی تفاوتی و کوتاهی نمایندگان مجلس دهم و یازدهم در قبال شعارها و ادعاهای نمایندگی، رقابت سیاسی انتخاباتی غیرنهادمند مبتنی بر ایده تکاپوی حذف رقیب و ستیز بین احزاب و جناح های سیاسی، بلاتکلیفی در لایحه های Cft و پالرمو و عدم عضویت در FATF, محدودیت رای دهندگان در گزینش نامزدهای مطلوب خود، تشریفاتی دانستن انتخابات و تحریم ها و تبعات آن بر اقتصاد و سیاست و هزینه اداره کشور بیشترین تاثیر را داشته اند.
در صورت ادامه وضع موجود هیچ اقدامی نمیتواند مانع از تداوم فرسایش سرمایه اجتماعی و روند نزولی نرخ مشارکت شود، بویژه اقداماتی از قبیل آنچه که در حال اجرا است. و یکی از مهمترین راهکار برای برون رفت از وضعیت موجود در سطح کلان ایجاد امید نسبت به آینده و بهبود شرایط اقتصادی و برداشتن موانع آن در جامعه است.