شکاف های اجتماعی و جامعه ایران
عاطفه شهسواری- دانشجوی دکتری جامعه شناسی سیاسی
شکاف های اجتماعی و پیامدهای آن بر بی ثباتی و کشمکش های سیاسی از مهمترین مباحث جامعه شناسی سیاسی هستند. این شکاف ها ریشه در بطن و متن اجتماع خود دارند؛ از این رو گذرا نیستند، بلکه ریشه در تاریخ یا ساختار یک جامعه دارند و نمیتوان گفت این شکاف ها لزوماً به خشونت ختم میشوند، بلکه در جامعه های مدنی صورتی مسالمت آمیز پیدا می کنند.
زندگی سیاسی در هر کشور تحت تأثیر شکاف های موجود در آن جامعه می باشد. «سیمور مارتین لیپست» تحقیقات و فعالیت های بسیاری انجام داده است که بیشتر بر روی نقش شکاف های اجتماعی در ساختار رفتار انتخاباتی افراد تمرکز دارند. مفهوم شکاف در جامعه شناسی معاصر عموماً برای اشاره به آن دسته از تمایزات و تفاوت های پایداری مورد استفاده قرار گرفته که در جریان مبارزات انتخاباتی و رفتار رأی دهندگان مشاهده شده است. بنابراین میتوان گفت ورود مفهوم شکاف های اجتماعی به حوزه سیاست در جهت تبیین و تحلیل دموکراسی و انتخابات مربوط میشود. همچنین اصطلاح شکاف، تقسیمبندیهای اجتماعی و سیاسی را مشخص میکند که با ارتباط نزدیک بین موقعیت افراد در سیستم قشربندی اجتماعی، باورها و جهتگیریهای هنجاری و الگوهای رفتاری آنها مشخص میشود.
این ارتباط نزدیک به انعطاف پذیری و پایداری شکاف ها در طول زمان کمک می کند. از این رو شکاف های اجتماعی به معیارها و مرزهایی دلالت دارد که گروه ها و افراد جامعه را از یکدیگر جدا می سازد و یا رویاروی هم قرار میدهد. شکاف اجتماعی بیانگر خطوط تمایز و تعارضی است که از عرصه های گوناگون اجتماعی بر می خیزد. این شکاف ها آن گاه که گروه های مرتبط با سیاست را از یکدیگر جدا میسازد بدل به شکاف سیاسی می گردد. فی الواقع شکاف سیاسی اخص از شکاف اجتماعی بوده و خطوط رقابت و منازعه بر سر قدرت، قلمرو و نحوه اعمال قدرت را تشکیل میدهند. بدین وصف همه شکاف های اجتماعی میتوانند بدل به شکاف سیاسی شوند. همانطور که گفته شد در هر جامعه ای تفاوت ها و تمایزات ساختی را مشاهده می کنیم. زمانی که این تفاوت ها و تمایزات به میزان قابل توجهی از هم فاصله پیدا کنند، می گویم شکاف اجتماعی به وجود آمده است. باید گفت این شکاف ها همیشه فعال نیستند و گاهی غیر فعال و خفته می باشند. از دیدگاه دکتر بشیریه شکافهای اجتماعی ناظر به آن دسته از تقابل های ساختاری است که موجد گسست، صف آرایی و گروه بندی در ساخت جامعه شوند.
به باور «لیپست» و «روکان» جوامع نیمه سنتی و نیمه مدرن دارای شکاف های عمیقی هستند. در همین راستا شاخص های بارز جامعه ایران تعدد و تراکم شکافهای اجتماعی می باشد. ایران جامعه ای است با شکافهای گوناگون و ناهمگون. میتوان به شکاف های قومی، مذهبی، طبقاتی و ... در این کشور اشاره کرد. در سال های اخیر این شکاف ها به نوعی فرآیندهای سیاسی کشور را تحت تأثیر قرار داده اند. بنابراین جامعه ایران مانند بسیاری از جوامع دیگر دارای شکاف های قومی، نژادی، جنسیتی، نسلی و غیره است. جامعه ایران نیز با وجود این شکاف ها به حیات خود ادامه داده است. از آنجایی که در ایران نظام حزبی بویژه در چند دهه اخیر از جایگاه چندانی برخوردار نیست و همچنین به علت نبود نهادهای دموکراتیک، شکاف های اجتماعی تأثیر بسزایی در مشارکت سیاسی افراد و مخصوصاً انتخابات داشته است. میتوان گفت انتخابات در ایران باعث فعال شدن شکافهای اجتماعی، افزایش فساد اقتصادی نخبگان سیاسی جامعه و افزایش درگیریهای داخلی نظام سیاسی شده است. گاهی گفته میشود ممکن است این شکاف های اجتماعی به بیگانه سازی و فروپاشی درونی در جامعه منجر شوند.