ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
اطلاع رسانی

با توجه به افزایش هزینه‌های تولید روزنامه در چند ماهِ اخیر، و تلاش ما در راستای ادامه انتشار روزنامه «اترک» به‌روال معمول و حفظِ کیفیت و تیراژ روزنامه، ناگزیر به حذفِ امکان بازدید رایگان سایت و به‌تبع آن فروشِ آنلاین مطالب از طریق سایت هستیم. بنابر وضعیتِ اقتصادی اخیر، خاصه گرانی و نبودِ کاغذ موردنیاز برای انتشار روزنامه، در صورتی‌ که متقاضیِ بازدید از سایت روزنامه هستید و جهتِ یاری به امر فرهنگی و امکان ادامه انتشار روزنامه در این مسیر نیز ما را همراهی کنید.

چانچه تا اکنون عضو سایت نیستید، بر روی گزینه ثبت نام کلیک کنید.

چنانچه قبلا ثبت نام کرده‌اید، بر روی گزینه ورود به سایت کلیک کنید.

خبرهای روز

داعش خراسان، ابزاری در خدمت منافع غرب

یادداشت - دکتر برات شمسا

 

برای روشن شدن برساخت بودن داعش و به‌تبع آن داعش خراسان، ابتدا باید پرسید: داعش از چه زمان و در کدام نقطه جغرافیایی متولد شد؟ پاسخ این است که آمریکا و غرب برای مقابله با تهاجم شوروی به افغانستان، از مجاهدین حمایت کردند و در مرزهای پاکستان و افغانستان، تحریک طالبان را پایه‌گذاری نمودند. پس از تصرف کابل توسط مجاهدین و بروز اختلافات داخلی که منجر به دور شدن بخشی از تحریک طالبان از مواضع غرب شد، آمریکا داعش را از درون این جریان متولد کرد تا ابزاری گوش‌به‌فرمان در اختیار داشته باشد. در جریان تحولات بهار عربی، تمرکز آمریکا بر تضعیف و سرنگونی دولت‌های مستقل و مخالف خود مانند لیبی و سوریه قرار گرفت تا اهدافش را محقق سازد. داعش با ترکیبی از جنگجویان عرب و غیرعرب وارد کارزار جنگ در شامات شد.

با شکست داعش در سوریه و عراق، توقف جنگ و برقراری آتش‌بس در ادلب، و همچنین تحولات منطقه‌ای و جهانی، بخش شرقی ظرفیت‌های داعش که شامل ترک‌های آسیای مرکزی، چچنی‌های قفقاز، تاجیک‌ها و پشتون‌ها بود، با سازماندهی جدید آمریکا فعال شد و به جغرافیای جدیدی یعنی جنوب افغانستان - تحت حاکمیت اشرف غنی - منتقل گردید. در سال ۲۰۱۵، این گروه با عنوان «داعش ولایت خراسان» اعلام موجودیت کرد و قلمرو خود را از حد شرقی یعنی سین‌کیانگ چین (منطقه اویغورنشین) تا داخل ایران در حد غربی تعریف نمود. این گروه به‌عنوان یک سازمان فراملیتی با اهدافی بین‌المللی و با دوگانگی ساختاری (محلی و خارجی) آغاز به کار کرد. در همان آغاز فعالیت، دو هم‌پیمان استراتژیک یعنی جنبش اسلامی ازبکستان و جنبش اسلامی ترکستان شرقی به داعش خراسان پیوستند و شروع به جذب نیرو و سازماندهی آن نمودند.

بیشترین ظرفیت‌های نیروی انسانی داعش خراسان از جمهوری‌های قفقاز (بین ۳ تا ۵ هزار نفر)، آسیای مرکزی و سین‌کیانگ (بین ۳ تا ۵ هزار نفر)، ترکیه (حدود هزار نفر) و جمعی متفرقه از نیروهای عرب تشکیل شده است. از سوی دیگر، بیشترین تجهیزات تسلیحاتی آن‌ها ساخت آمریکا و کشورهای غربی بوده است. بدین ترتیب، داعش خراسان سازماندهی شد، تجهیز گردید و در مناطقی از افغانستان مستقر شد و به‌تدریج رشد یافت. در دوره اشرف غنی، این گروه سازماندهی شده و مورد حمایت تسلیحاتی و لجستیکی غرب قرار گرفت. آن‌چنان‌که در خبرها آمده بود، آموزش داعش خراسان در کشمیر (تحت کنترل هند) توسط آمریکا انجام می‌گرفت. عبدالرحیم مسلم‌دوست، رهبر پیشین داعش خراسان، در توییتی نوشته بود: «داعش یک پروژه آمریکایی است که با فشار آمریکا مورد حمایت استخبارات تاجیکستان نیز قرار دارد.» پس داعش خراسان با حمایت آمریکا، دولت سرسپرده اشرف غنی و در پیوند با برخی از دولت‌های منطقه وارد فاز عملیاتی شد.

داعش خراسان از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰ با عملیات‌های گوناگون به دنبال ایجاد رعب و وحشت در میان مردم افغانستان بود تا آمریکا بتواند به بهانه سرکوب داعش، ضرورت حضور خود را توجیه کند. پس از سرنگونی دولت اشرف غنی و خروج آمریکا، داعش خراسان بر شدت عملیات خود افزود؛ به‌گونه‌ای که در چهار ماه نخست هر روز یک حمله را سازماندهی کرد و در سه سال اخیر نیز بیش از ۳۰۰ حمله انجام داده است که بیشترین آن در جغرافیای کابل، شمال و شرق، و کمترین آن در جنوب - مکان استقرار داعش - رخ داد. بنابراین، داعش خراسان در پیوند با آمریکا تعداد عملیات خود را در دوره طالبان افزایش داد، در حالی که در دوره اشرف غنی این تعداد کمتر بود.

 

اهداف داعش خراسان 

برای داعش خراسان چند هدف تعریف شده است:

۱. مأموریت برهم زدن ثبات افغانستان در مسیر راه‌اندازی جاده ابریشم جدید چین؛ 

۲. مأموریت ایجاد تفرقه میان مسلمانان و راه‌اندازی جنگ بین شیعه و سنی؛ 

۳. مأموریت تدارک حملات به منافع ایران، روسیه، چین و دولت‌های همسو با آن‌ها؛ 

۴. مأموریت ایجاد اخلال در ثبات کشورهای آسیای مرکزی، افغانستان، ایران و پاکستان؛ 

۵. مأموریت اخلال در مناسبات کشورهای منطقه با یکدیگر؛ 

۶. مأموریت ایجاد ناامنی در مسیر اصلی و فرعی پروژه «یک کمربند، یک جاده» چین.

با این اهداف می‌توان همسویی منافع داعش خراسان با آمریکا و بلوک غرب را مشاهده کرد. از سوی دیگر، نگاه به جغرافیای عملیات داعش خراسان بیانگر آن است که غالب کشورهای مورد حمله، از کشورهای مستقل در جبهه ضدغربی مانند ایران، روسیه و چین هستند. به‌طور نمونه، می‌توان به مواضع ایدئولوژیک داعش خراسان در تکفیر هر آنچه غیر از خود است اشاره کرد که فتواهایی را علیه طالبان، شیعیان، ایران، روسیه و چین صادر کرده‌اند.

در رسانه «البتر»، داعش خراسان می‌نویسد: «آیا چین می‌تواند پروژه جاده ابریشم را کامل کند؟» سوای از آن، مواضع دائمی این گروه درباره چین این است که «چین با استفاده از سرمایه‌گذاری، روابط خود را با دولت‌های مستبد محکم می‌کند» و به نیروها توصیه می‌کند به «کشتن و دزدیدن شهروندان چینی» بپردازند، به منافع اقتصادی چین حمله کنند و به «جنگ علیه بت‌پرستان چین» بروند. این فتواها فقط علیه «کفار بت‌پرست چین» - که رقیب و دشمن آمریکا است - صادر شده، اما هیچ فتوایی علیه «گاوپرستان هندو» داده نشده و اگر هم بوده، منجر به عملیات نشده است؛ زیرا هند متحد آمریکا و دشمن چین است.

غیر از مواضع علیه چین، داعش خراسان علیه ایران و شیعیان (به‌عنوان رافضی) نیز عملیات تروریستی در شاهچراغ شیراز، کرمان و همچنین در روسیه (کشتن سربازان و حمله به کنسرت) را سازمان‌دهی کرده است. در بیان صریح، برخلاف القاعده که اولویت مبارزه را با آمریکا می‌دانست، داعش خراسان معتقد است که اولویتش مبارزه با آمریکا نیست. ما همچنین می‌دانیم که این گروه، غیر از حملات تروریستی، در همکاری با آمریکا و ناتو اقدام به تأسیس گردان‌های ترک آسیای مرکزی برای مشارکت در جنگ اوکراین علیه روسیه کرده است. همه این نمونه‌ها بیانگر آن است که داعش خراسان در پیوند با منافع آمریکا و غرب شکل گرفته و برای منافع آمریکا می‌جنگد و جغرافیای عملیات آن به نفع بلوک غرب و به ضرر بلوک شرق است.

از سوی دیگر، در شرایطی که بیش از یک سال از جنگ در غزه، فلسطین و لبنان می‌گذرد و جهانیان شاهد ددمنشی و نسل‌کشی صهیونیست‌ها در فلسطین بودند، نگاهی به مواضع داعش خراسان درباره فلسطین بخش دیگری از پیوند آن‌ها با آمریکا و غرب را نشان می‌دهد. با بررسی اجمالی می‌توان دریافت که داعش خراسان درباره مسئله اول مسلمین یعنی فلسطین، مواضعی در هماهنگی با آمریکا، اسرائیل و دولت‌های مرتجع عربی منطقه دارد. این گروه به تماشای جنایات ددمنشانه اسرائیل نشسته و حتی در حمایت و مشارکت در عملیات جیش‌العدل در جنوب‌شرق ایران - که محور اصلی جبهه مقاومت است - عمل می‌کند. اگر معتقد باشیم که جیش‌العدل، جنبش خلق بلوچ و داعش خراسان در هماهنگی با صهیونیسم علیه ایران در جنوب‌شرق عملیات مشترک انجام داده و خواهند داد، بیراهه نرفته‌ایم.

 

پرسش‌های اساسی 

در انتهای این مقاله باید پرسید: چرا داعش علیه اسرائیل در گوشه و کنار جهان، در پشتیبانی از مردم فلسطین، عملیاتی انجام نداده و نمی‌دهد و حتی علیه آمریکا و حامیان اروپایی و صهیونیسم آن اقدامی نمی‌کند؟ چرا داعش خراسان علیه «گاوپرستان هندو» انتحار نمی‌کند؟ چرا علیه منافع ترکیه در افغانستان و آسیای مرکزی نمی‌جنگد؟ چرا منافع کشورهای عرب خلیج‌فارس را در منطقه آسیای مرکزی و افغانستان به خطر نمی‌اندازد؟ چرا با ناتو در منطقه نمی‌جنگد؟ آیا می‌توان درباره این فرضیه سخن گفت که قبض و بسط عملیات داعش خراسان در پیوند با منافع آمریکا و اسرائیل تعریف می‌شود؟ یعنی هر پدیده و دولت‌ملتی که هویت مستقلی دارد و علیه منافع غرب عمل می‌کند، بخشی از اهداف عملیاتی داعش خراسان و گروه‌های هم‌پیوند با آن است؛ و برعکس، کشورهایی که دارای مناسبات نزدیک با آمریکا هستند، از اهداف عملیاتی داعش خراسان خارج‌اند؟

پس در مواضع داعش خراسان آنچه بدیهی است این است که دولت‌های منطقه که در بلوک غرب قرار ندارند (مانند ایران، چین، روسیه و...) قلمرو عملیاتی داعش خراسان‌اند. از آنجا که ذخیره نیرویی این گروه در آسیای مرکزی است، بدون شک این تشکیلات باید در پیوند بین خود، آمریکا و سه کشور آسیای مرکزی دارای مرز با افغانستان (تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان) باشد؛ آن‌چنان‌که تاکنون هیچ عملیاتی در این کشورها انجام نگرفته است. همچنین باید بر پیوند داعش خراسان با دیگر گروه‌های افراطی تروریستی تأکید کرد که از جهاتی قابل‌توجه است. به‌طور مثال، در ویدئوی اخیر گروه جدایی‌طلب بلوچ آمده است: «چین باید فوراً از بلوچستان و بندر گوادر خارج شود.» طبق برخی گزارش‌ها، این گروه اعلام کرده که یک «یگان ویژه به نام تیپ مجید» برای هدف قرار دادن مقامات و تأسیسات چینی تشکیل داده است. این چقدر شبیه عمل جیش‌العدل در بلوچستان ایران است که «ناامن کردن چابهار» را هدف قرار داده، و شبیه گردان‌های ترک است که در اوکراین علیه روسیه می‌جنگند.

پس همه کشورهایی که در بلوک غرب (با هژمونی آمریکا) تعریف نمی‌شوند، بخشی از اهداف داعش خراسان هستند. از آنجا که ترکیب اصلی نیروهای داعش خراسان را ترک‌های آسیای مرکزی و ترکستان شرقی تشکیل می‌دهند، به سبب دوره طولانی استعمار روسیه و چین، به لحاظ روان‌شناختی ضد روس و اویغورها ضد چین‌اند.

از آنجا که اهل سنت‌اند و از سطح پایینی از آگاهی دینی برخوردارند و آنچه به‌عنوان علوم دینی یافته‌اند در مدارس سلفی و وهابی پاکستان و غیره بوده، به شدت ضد شیعه‌اند و ایران را مرکز رافضی‌ها می‌دانند و ریختن خون آن‌ها را حلال می‌شمارند. از منظر دینی/تکفیری، اهالی چین را «بت‌پرست» و روسیه را «کافر» می‌دانند و کشتن آن‌ها را مباح می‌شمارند. چون غالب آن‌ها ترک‌اند، خود را در پیوند قومی با ترک‌ها در ترکیه می‌بینند و آنجا را دارالصلح می‌دانند.

درباره پاکستان نیز می‌توان مواضع داعش خراسان را این‌گونه صورت‌بندی کرد: از آنجا که چین دارای روابط استراتژیک با پاکستان است، داعش خراسان دشمن پاکستان و طرفدار هند است (علی‌رغم گاوپرست بودن هندوها در نگاه داعش خراسان). بنابراین، داعش خراسان، آن‌چنان‌که داعش اولیه برساخته آمریکا بود، شاخه خراسان آن نیز برساخته آمریکا است که با هدف بی‌ثبات‌سازی بلوک ضدغرب در منطقه شکل گرفته است.

جمع‌بندی و پیشنهاد 

به نظر می‌آید جمهوری اسلامی ایران با ائتلاف امنیتی که در سازمان شانگهای تعریف شده، باید میزان همکاری امنیتی-عملیاتی با طالبان، روسیه و چین را افزایش دهد و برای خنثی‌سازی عملیات‌های داعش و مهار آن اقدام کند. تشکیل دفتر امنیتی اتحاد چهارجانبه (چین، ایران، روسیه) به‌عنوان اصلی‌ترین اعضا برای مقابله با سازمان‌های تروریستی منطقه‌ای از ضروریات است. دیگر کشورها نیز می‌توانند تحت عنوان همکار در این اتحادیه مشارکت کنند تا بتوانند بر ناامنی منبعث از کنش‌های تروریستی داعش خراسان و گروه‌های مشابه وابسته به آمریکا غلبه کنند.

تبلیغ

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
ویژه نامه
تبلیغ پرتال استانداری خراسان شمالی
بالای صفحه