ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
اطلاع رسانی

با توجه به افزایش هزینه‌های تولید روزنامه در چند ماهِ اخیر، و تلاش ما در راستای ادامه انتشار روزنامه «اترک» به‌روال معمول و حفظِ کیفیت و تیراژ روزنامه، ناگزیر به حذفِ امکان بازدید رایگان سایت و به‌تبع آن فروشِ آنلاین مطالب از طریق سایت هستیم. بنابر وضعیتِ اقتصادی اخیر، خاصه گرانی و نبودِ کاغذ موردنیاز برای انتشار روزنامه، در صورتی‌ که متقاضیِ بازدید از سایت روزنامه هستید و جهتِ یاری به امر فرهنگی و امکان ادامه انتشار روزنامه در این مسیر نیز ما را همراهی کنید.

چانچه تا اکنون عضو سایت نیستید، بر روی گزینه ثبت نام کلیک کنید.

چنانچه قبلا ثبت نام کرده‌اید، بر روی گزینه ورود به سایت کلیک کنید.

خبرهای روز

فلسطین، بغضی که فریاد شده است!

دکتر اسماعیل حسین پور- کارشناس مسائل فرهنگی

وقتی بیش از 70 سال است، در خاکی که از آنِ تو نیست؛ خشت بر خشت نهاده ای تا خانه ای برافرازی؛ وقتی زبانت با مردمی غریب، زنجیر و زندان است؛ وقتی بی پروا و با خدا ناهراسی، پای بر دل و دیده ملتی می‌نهی؛ وقتی منطق تو تیر، تفنگ و فشنگ است؛ وقتی، می‌خواهی ملتی را با تمام تاریخ پرشکوهش دفن کنی؛ وقتی می خواهی قبله را در پشت سرنیزه ها و کلاه خودهای خونین پنهان کنی؛ باید که از انتقام و بیداری این ملت، بی خواب و بی تاب و در هراسِ همواره باشی.

شگفتا در سرزمین ابراهیم، در دیاری که آتش بر او گلستان شد؛ گلستانی را بر خلقی آتش کرده اند. دردا که در دیار خلیلِ تبربردوش، سال هاست بت های سنگدلی و جان ستانی مظلومان، قد برافراشته اند و شگفتا تبری، قامت این بت های پلید را فرو نمی شکند!

دریغا که در سرزمین سامریه، یوسف را کاروانیانی از چاه رهاندند و حال جهانی نمی تواند؛ این مظلومان را از سیه چاه 70 ساله برهاند! دردا که در سرزمین مریم مقدس، بیگانگان با مهر و لبخند، خون از پیِ خون می ریزند و در حالی که زیتون، زخم دارِ این دردهای خونین است؛ جهانی مدعی، چشم بر مظلومیت ملتی به یغمارفته بسته است!

شگفتا در حالی که صلاح الدین ایوبی، این کُرد و گُرد بی باک، قدس را از سیطره ی 80 ساله ی مسیحیان رهاند؛ سال هاست در حسرت صلاح الدین دیگری هستیم تا با کودکان در آتش قد کشیده ی فلسطین، با بغضی که فریاد شده است و با سنگ به جنگ تفنگ می رود؛ همراه شود و این خاک پاک را برهاند.

در حیرتم بیش از 70 سال است جهان مدعی حقوق بشر، در برابر انبوه ستم های سیاهی که در حق ملت فلسطین روا داشته اند ، دم بر نمی آورد و بی غمِ این غریبان انکارشده، به تماشا ایستاده است. خاک و خانه ی یک ملت، اشغال شده است؛ دخترکان بی پدر با گیسوی رها در باد، با چشمانی پراشک، بی پناهند. کودکان پدر از دست داده، بر خاک، نقش تفنگ می کشند و اتشفشان انتقامند.

کودکان امروز فلسطین، زخم دار "صبرا" و "شتیلا"، دل خون "کفرقاسم" و "دیریاسین"ند

آنان غم بی وطنی، غم بی پدری، غم تنهایی دارند و جهان بیگانه با غم شان، هر روز در شورای ناامنی، به قطعنامه های موریانه خورده شان، دل خوشند.

نسل امروز فلسطین، نسل سازش نیست؛ نسل آگاهی است؛ نسل مقاومت است؛ نسل انتفاضه است. نسل امروز فلسطین؛ نسلی ستم ستیز و سازش پرهیز است. نسلی است که، رهایی مشق شبانه ی او است. هر شب خواب خدا را می بیند و با لبخند، برای رهایی "قدس" نقشه می کشد. امروز بذر بیداری و رهایی در"اریحا"، "حیفا"، "الخلیل"، "بیت اللحم" و... افشانده شده است.

باید فلسطین را، باید انتفاضه را، باید این کودکان از جان و توفان ناهراسیده را، باید اراده را باور کرد. اراده ها در سرزمین ابراهیم، بت ها را بی تبر خواهند شکست. بی هیچ حبل و ریسمانی، یوسف عزیز سالیان را، از چاه خواهند رهاند. بی شک این شعر پراندوه و احساس محمود درویش، شاعرپرآوازه ی آن دیار، روایت غریبانه ی مظلومیت این قوم غریب است که سروده:

من از سرزمین دشنه‌ها و هزاردستان‌ها خواهان چیزی نیستم

جز دستمال مادرم...

بارانکی نرم، در خزانی محزون

و میعادها سبز سبز

و خورشیدی از گِل

مگو که تو را دیدم در قتلگاهِ یاسمین...

می‌خواهی وطنم را بشناسی؟

وطنِ من لذتی است در زنجیر

بوسه‌ام با پُست فرستاده شده است

و من از سرزمینم که مرا ذبح کرده است

خواهان چیزی نیستم

جز دستمال مادرم

تبلیغ

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
ویژه نامه
تبلیغ پرتال استانداری خراسان شمالی
بالای صفحه