سرمقاله - محمد شکاری
در روزهای اخیر، شاهد ظهور رفتارهایی هستیم که بهطور مستقیم بر روند پیشرفت کشور تاثیر منفی میگذارد. عدهای از افراد که تفکراتشان نزدیک به جبهه پایداری و آن آقای پرمدعا است، در حال سنگاندازی بر فعالیتهای دولت مسعود پزشکیان هستند. این افراد با تمام توان تلاش میکنند تا دولت را در تحقق وعدههایش ناکام بگذارند و از هر تلاشی دریغ نمیکنند.
یکی از اقدامات مشهود این گروه، تلاش برای ابلاغ لایحه عفاف و حجاب و عدم رفع فیلترینگ است که بهطور خاص توسط افرادی نزدیک به همین تفکر انجام میشود. این اقدامات نهتنها به مشکلات دولت میافزاید، بلکه به نوعی به چالشهای نظام نیز دامن میزند. در شرایطی که کشور به اتحاد و همبستگی نیاز دارد، این تندروها با رفتارهای خود، فضای سیاسی را متشنج میکنند.
در کنار این مسائل، شاهد تجمعات حداقلی و زیر ۲۰ نفرهای توسط عدهای هستیم که متاسفانه خود را نماینده تمام مردم ایران میدانند و شعارهایی از قبیل درخواست اجرای وعده صادق ۳، عدم ارتباط با دنیا، جلوگیری از رفع تحریم و محاکمه محمد جواد ظریف هستند. اما نکته قابل تأمل این است که این جماعت نهتنها از حمایت واقعی مردم برخوردار نیستند، بلکه در مواقعی که مشکلات اقتصادی و اجتماعی مردم را تحت فشار قرار میدهد، در سایه هستند و زمانی که منافع خود را در خطر ببینند از سایه خارج میشوندو این رفتار نشاندهنده عدم پایبندی آنها به گفتمان وفاق و همدلی است.
این نوع تندرویها، نهتنها به اعتبار سیاسی خود آنها آسیب میزند، بلکه بر وحدت ملی نیز تاثیر منفی خواهد گذاشت. در شرایطی که کشور با چالشهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی زیادی مواجه است، ایجاد تنش و تفرقه نهتنها کمکی به حل مشکلات نمیکند، بلکه بر شدت آنها میافزاید. تاریخ نشان داده است که کشورهایی که در مسیر پیشرفت موفق بودهاند، همواره از وفاق و اتحاد ملی بهرهمند بودهاند.
ایران امروز بیش از هر زمان دیگری به وفاق و همدلی نیاز دارد. اگر ما بخواهیم ایران در عرصه جهانی پیشرفت کند، باید جلوی تندرویها را بگیریم و اجازه ندهیم که این رفتارها مانند پوست موز زیر پای دولت قرار گیرند. این افراد باید بدانند که با ایجاد تنش و نفاق، تنها به منافع شخصی خود فکر میکنند و نه به آینده کشور.
نکته جالب توجه دیگر این است که افرادی که امروز در تجمعات حداقلی شرکت میکنند و خواستار محاکمه محمد جواد ظریف، معاون راهبردی مسعود پزشکیان هستند، هیچگاه در مواقعی که سفره مردم کوچک میشود، صدایشان را بلند نمیکنند. این نشاندهنده آن است که آنها تنها به منافع خود اهمیت میدهند و در واقع نماینده واقعی مردم نیستند. اگر این افراد واقعا به فکر مردم بودند، باید در مواقع بحرانی نیز صدای خود را بلند میکردند و مطالبهگر مشکلات جامعه میشدند.
در این راستا، نقش رسانهها و نخبگان جامعه بسیار حیاتی است. آنها باید با روشنگری و اطلاعرسانی صحیح، مردم را نسبت به خطرات تندرویها آگاه کنند و بر لزوم همدلی و همکاری تاکید کنند. همچنین، دولت نیز باید با شفافیت بیشتری عمل کند و با ارائه برنامههای عملیاتی و کارآمد، اعتماد مردم را جلب کند.
در نهایت، باید یادآور شویم که ایران متعلق به همه ماست و هر یک از ما مسئولیت داریم تا در راستای پیشرفت کشور گام برداریم. بیشک، تنها با اتحاد و همبستگی میتوانیم از چالشها عبور کنیم و آیندهای روشن برای نسلهای آینده بسازیم. بنابراین، بیایید دست در دست هم دهیم و از تندرویها فاصله بگیریم تا ایران عزیزمان را به سمت پیشرفت و تعالی هدایت کنیم. ما باید یاد بگیریم که اختلافات سیاسی و شخصی نباید بر سرنوشت کشور سایه بیفکند و تنها با همدلی میتوانیم آیندهای بهتر برای ایران بسازیم.