ظاهراً پس از سقوط دولت سوریه، آن هم بدون هیچگونه مقاومتی مشابه آنچه در افغانستان شاهدش بودیم، اکنون *«ابو محمد جولانی»*، که خود ریشهای غیرسوری دارد (ظاهراً اهل حجاز است)، در گرماگرم مستی از فتح و ظفر، به اهدای تقدیر و نشان به گروههای عمده مشارکتکننده در تصرفات شام روی آورده است. از میان همه گروههای سلفی تکفیری، او ۱۰ گروه و سازمان را انتخاب کرده که از جهاتی یادآور سپاه ینیچری دوره خلافت عثمانی است. سپاهی که هر از چند گاهی در برابر قزلباشهای عصر صفویه صفآرایی میکرد. میدانیم که ینیچریها یکی از وفادارترین لشکرهای خلافت عثمانی بودند.
یکی از ویژگیهای قابلتوجه ۱۰ گروه تقدیرشده توسط جولانی، ترک بودن بخش بزرگی از آنها است. این گروهها عبارتاند از:
1. حزب اسلامی ترکستان (متشکل از اویغورهای سینکیانگ چین).
2. گروههایی از همان منطقه غرب ترکستان.
3. کتیبه امام بخاری و گروه اتحاد جهاد اسلامی (دو گروه تکفیری از ازبکستان).
4. توحید و الجهاد (گروهی ترکیبی از قرقیزها و ازبکها).
5. دو گروه از قفقاز به نامهای لوائ المهاجرین و الانصارو اجناد القفقاز (متشکل از چچنیها، چرکسیها و اینگوشیها).
6. جامعه الالبان (گروهی از آلبانی و منطقه بالکان).
7. انصار الاسلام (با شاخهای سوری).
8. انصار التوحید (متشکل از چندین واحد خارجی و بخشی از نیروهای محلی سوری).
بدینترتیب از ۱۰ گروه مورد تقدیر، ۸ گروه، غیرسوری و غیرعرب بوده و غالباً ترکهایی از مناطق همسایه ایران مانند ازبکستان، قرقیزستان، ترکمنستان و اویغورستان هستند. این گروهها در نوبت نخست با شعارهای اسلامگرایانه سازماندهی شدند (همچون داعش در مرحله اول)، اما در دوره دوم با حفظ ظاهر اسلامی خود، وجههای جدید یافتند که میتوان آن را ذیل پانترکیسم تعریف کرد.
یورش یِنیچریهای نوین (سپاه ترک نوعثمانی)
در یک صورتبندی دیگر، تصرف سوریه را میتوان به تجاوز *ینیچریهای جدید* (سپاه ترک نوعثمانی)، تحت فرماندهی ترکیه نسبت داد. در واقع، سوریه توسط ترکان ماوراءالنهر، آناتولی و قفقاز اشغال شده است.
ینیچریها چه کسانی بودند؟ برای درک تاریخی موضوع، باید به چگونگی تأسیس ینیچریها در عصر عثمانی بازگردیم. بر اساس اسناد تاریخی، ازجمله نوشتههای برنارد شاو، ینیچریها به پیشنهاد و راهنمایی علاءالدین وزیر اعظم و برادر اورخان (دومین سلطان دودمان عثمانی) تشکیل شدند. ترکان عثمانی مالیاتی خاص به نام «دوشیرمه» وضع کردند که بر اساس آن، مناطق تحت سلطه موظف بودند یکی از پسران ذکور خود را به دولت بدهند. این کودکان از سنین ۸ تا ۲۰ سالگی انتخاب شده و در اردوگاههای نظامی تحت تعلیمات سخت و شدید قرار میگرفتند.
ینیچریها همواره در اردوگاههای نظامی به سر میبردند و به دلیل نداشتن زن و خانواده، به ماجراجویی، غارت و آزمندی شهره بودند. آنها نهتنها در مقابل دشمنان عثمانی بلکه علیه مردم خود این امپراتوری نیز رفتارهای خودسرانه و سرکشی داشتند.
یکی از سفرنامهنویسان مشهور آن دوره، سر آنتونی شرلی، در سفرنامه خود مینویسد:
«شش ینیچری با کمال وحشیگری به زنان شهری دستدرازی کردند. مردم شهر مقاومت کردند و یکی از ینیچریها کشته شد. روز بعد دویست ینیچری به این روستا حمله کرده، همه اهالی شهر را کشتند و داراییهای آنها را به غارت بردند.»
ترکیه نوین: میراثدار عثمانیها
امروز ترکیه، میراثدار دولت عثمانی است و دیگر تلاشی برای پنهان کردن اهداف استعماری خود نمیکند. این کشور، از آشفتگیهای منطقهای جهان بهرهبرداری کرده و پیوسته در تلاش است که با مداخله نظامی، نفوذ خود را گسترش دهد.
آنکارا، علاوه بر ارسال سلاح و تجهیزات لجستیکی به گروههای همپیمان خود، جنگجویان مزدور (ینیچریهای جدید) را که غالباً متشکل از نیروهای جنگی سوری وابسته به ترکیه هستند، در درگیریهای خارجی نظیر لیبی و آذربایجان به کار میگیرد.
این ینیچریهای جدید، که در طول یک دهه جنگ در سوریه، چیزی جز تفنگ و خشونت ندیدهاند، اکنون به دلیل فشارهای مالی و ناچار به اجرای دستورات ترکیه برای تأمین خانوادههای خود هستند.
ویژگی اصلی مداخلات آنکارا، سازماندهی این نیروها ذیل پانترکیسم و بهرهبرداری از آنها است.** علاوه بر گروههایی که جولانی از آنها تقدیر کرده، گروههای دیگری مانند: تیپ سلطان مراد، لشکر حمزه، لشکر شام، جنبش نورالدین زنگی
همگی بخشی از نیروهای تحت کنترل ترکیه هستند و در راستای تحقق اهداف منطقهای این کشور عمل میکنند. از جمله این اهداف، حمله به نیروهای مدافع کُرد (وابسته به عبدالله اوجلان، رهبر زندانی کردها) در سوریه بوده است.
شبح تهدید پانترکیسم برای منطقه
این گروهها، همچون ینیچریهای گذشته، به دلیل شعارهای افراطگرایانه قومی و دینی و اعدامهای صحرایی، به بدنامی شهرت یافتهاند. اگر اقدامات جدی برای جلوگیری از جاهطلبیهای روزافزون ترکیه اتخاذ نشود، این کشور از ینیچریهای جدید خود برای گسترش نفوذ در قفقاز، آسیای مرکزی، عراق و سایر نقاط همسایه ایران استفاده خواهد کرد. هرگونه توسعهطلبی ترکیه در این مناطق، پیامدهای ژئوپلیتیک منفی برای ایران به دنبال خواهد داشت.
تاریخ ایران نیز تجاربی مشابه در برابر عثمانی داشته است. از نیروهای نظامی قزلباش در دوره صفویه گرفته تا نبردهای تاریخی مانند چالدران و معاهده استانبول در عصر نادرشاه افشار، همواره در کشاکش ژئوپلیتیکی با امپراتوری عثمانی بودهایم. این رقابت تاریخی، که برای ۵ قرن به طول انجامید، امروز نیز به شکلی نوین و با محوریت ژئواکونومیک، ژئوکالچر و ژئوپلیتیک، در سوریه و مناطق دیگر تداوم یافته است.
اکنون همانطور که در گذشته غرب از ایران برای مقابله با عثمانی بهره میبرد، امروز نیز غرب از ترکیه برای ایجاد مانع در برابر نفوذ ایران به عراق، سوریه و دریای مدیترانه حمایت میکند. این تداوم تاریخی، نشان میدهد که تقابل ایران و ترکیه همچنان یکی از مولفههای اصلی ژئوپلیتیک منطقه باقی مانده است.