انقلاب در روستاهای شمال خراسان
یادداشت – دکتر برات شمسا
قسمت پنجم
تحریم عید نوروز 1357 ش
با نزدیک شدن به چهلم شهدای مردم قم مجدداً شاهد اعتراضات و برپایی مراسم برای این شهدا در روستاهای استان و در اسفراین هستیم. عاملین این فعالیتها سه طلبه بودند. با ورود گروهان ژاندارمری اسفراین به موضوع، یکی از طلبهها بازداشت و به ساواک شهرستان بجنورد تحویل داده شد. از طلاب فعال شیخ محمدعلی فیاض بود. او در سخنانی نحوه کشتار مردم قم را برای همشهریانش توضیح داد: «در قم خیلی از طلابها را به مسلسل بستهاند، حتی کودکی را مـورد اصـابت گلولـه قرار داده و شخصی که آمده است کودک را نجات دهد او را نیز کشتهاند.» او همچنین درباره حوادثی که در تبریز اتفاق افتاد هم موضع گرفت. بهانه سخنرانی او مراسم ترحیم شیخ غلامرضا اسفراینی در روستای خرینان بود. وی در سخنانش از بیحالی تودههای مردم در عدم حمایت جدی از روحانیت و حوادثی که در کشور اتفاق افتاده بود انتقاد کرد. نظر مأمور ساواک درباره انتقاد از بیحالی مردم، در جریان وقایع و حوادث اخیر قم و تبریز بود. ایشان همچنین در روز چهاردهم فروردین مطالبی علیه نظام سلطنت و شاه بیان کرد: «حاج فیاض روی منبر به طور غیرمستقیم حاضرین را به تشکیل اجتماعـات دعـوت مینمود و چندین بار متذکر گردیده که شاهنشاه واقعی، سایه خداسـت و مخصوصـاً روی کلمه واقعی تأکید مینمود.»
در اعتراض به اقدامات حکومت، عید نوروز سال 1357 از سوی امام و دیگر روحانیت تحریم و عزا اعلام شد. اعلامیهها و اطلاعیههای گوناگونی درباره تحریم عید در شهرها و روستاها توزیع شد. در یکی از اعلامیههای ارسالی به بجنورد آمده بود تا زمانی که انتقام خون کشته شدگان قم و تبریز گرفته نشود مردم عزادار خواهند ماند. همچنین اعلامیههایی از سوی روحانیون خراسان در بجنورد و روستاهای اطراف پخش شد. آیتالله حبیبالله مهمانواز هم در مراسم و محافل دینی و در مسجد علناً اعلام کرد که امسال عید نوروز برگزار نخواهد شد.
جبار علی دانایی (کشاورز 58 ساله) از اهالی روستای کلاته جعفرآباد در روز هفتم فروردین به تحریک همشهریانش علیه دولت اقدام کرد. او چند دلیل برای این که ثابت کند شاه مسلمان نیست بیان کرد، از جمله بیحجابی زنان و کار کردن آنها در ادارات، کشتن برخی از افراد و عدم پرداخت سهم مردم از فروش نفت مملکت و... سخنان او مورد استقبال مردم روستا و محصلین و دانشآموزان واقع شد. این اقدام مورد توجه ساواک قوچان قرار گرفت و این طور گزارش داد که «نامبرده در قریه کلاته جعفرآباد ضمن تحریک مردم علیه رژیم مملکت و اظهارات خلاف تمثال مبارک اعلیحضرت همایونی را از داخل خانهاش جمعآوری نموده است.» ارسال گزارش نتیجه داد و او در هفتم اردیبهشت بازداشت و به مشهد منتقل شد.
براتعلی قانع گلیانی دارای شغل کشاورز و از ساکنان روستای گلیان از توابع شیروان، ضمن عـدم برگـزاری مراسـم عید نوروز در خانوادهاش، اهالی مردم قریـه را نیز تحریک و با پخـش اعلامیـههای مضـره وادار بـه مبارزه علیه دولت کرد.
روز دهم فروردین مصادف با چهلم شهدای قیام مردم تبریز بود. نیروهای امنیتی جهت ممانعت از وقوع حادثهای پیش دستی کرد و در اول صبح این روز چهار نفر از ساکنین روستای بام به نامهای غلامعلی مصباحی فرزنـد غلامحسـن، حیـدر نعمتـی فرزند حسن، منصور عباسی فرزند محمدمهدی و ابوالحسن وحیدی فرزند نصـرت را که در حال توزیع اعلامیه بودند بازداشت و تحویل ساواک داد. اما در روستای رویین وضعیت متفاوت بود. نوارهای سخنرانی انقلابی و اعلامیههای مربوط به حوادث قم و تبریز توسط حاج غلامرضا طاهری و علیاکبر مهدوچی و شیخ علی اصـغر صـادقی تکثیر و توزیع شد. اسماعیل ثابتی از طلبههای مدرسه علمیه صدوق هم «اعلامیهها را فتوکپی و به بجنورد، اسـفراین و رویین برده و پخش نموده؛ وی از اعلامیههای مزبور به محمدرضا ثابتی پدرش جهـت پخش در رویین داده»
شیخ محمدرضا نکونام در مجلسی که توسط حاج رضا عمادی و حاج اردبیلی در همین روستا برگزار شد، خطاب به مردم گفت: «وظیفه شما اسـت اعلامیـه بخوانیـد و پخـش نمایید و نوارهایی را که آقایان علما در چهلم کشته شدگان حوادث اخیر منبر رفتهاند، گوش نمایید.» سخنان او باعث شد تا بازداشت و به ساواک مشهد منتقل گردد. از اسناد پیداست که مردم روستای رویین جزو پیشتازان انقلاب اسلامی در بین روستاهای دیگر بودند. در روز عید فطر (13 شهریور 1357) اعلامیهها و نوارهای سخنرانی زیادی در این روستا و همچنین روستاهای پرتان و زرقآباد توزیع شد. ساواک گزارش داد که اغلب اعلامیهها توسط کتابفروشی ارسطو در اسفراین وارد و در روستاها توزیع میگردد