دکتر رضا مقدسی
در سالهای اخیر همه روزه شاهد بحثها و مناقشات جدی روزانه در محیط کار و تحصیل می باشیم. فضای مجازی نیز امکان گسترش مباحث مختلف را بین افراد دور و نزدیک فراهم کرده است. آسیب شناسی مباحثه نشان می دهد که در خیلی از موارد مباحث علمی و تخصصی به مجادله و دعوا ختم می شود. حتی بین افراد به ظاهر مدعی و تحصیلکرده. به راستی چرا چنین است؟ در این نوشتار به تعریف و تبیین مباحثه و اصول علمی آن می پردازم. امیدوارم اندیشمندان و اهل فکر با نمایش عملی بحثهای علمی و تخصصی به افزایش دانش عمومی جامعه و ایجاد آرامش و همبستگی اجتماعی کمک نمایند.
الف. تعریف مباحثه
مباحثه یا دیالوگ یکی از روشهای مؤثر برای تبادل نظر، یادگیری و حل مسائل است. مباحثه به عنوان یک فرآیند ارتباطی و تبادل نظر به شکل زیر تعریف میشود:
مباحثه (Debate) به معنای تبادلنظر ساختاریافته و منظم بین دو یا چند نفر است که در آن شرکتکنندگان به بررسی و تحلیل یک موضوع خاص میپردازند. این فرآیند معمولاً شامل ارائه دلایل، شواهد و استدلالها برای حمایت از یک دیدگاه خاص و نقد دیدگاههای مخالف است. مباحثه به عنوان یک فرآیند تبادل نظر و گفتگو، معادلهای مختلفی در زبان فارسی و دیگر زبانها دارد. در زبان فارسی از واژه هایی مانند گفتگو، بحث، مناقشه، دیالوگ و گفتگوی انتقادی استفاده میشود. گفتگو، به معنای تبادل نظر و صحبت کردن درباره یک موضوع است. بحث، به معنای بررسی و تحلیل یک موضوع به صورت منطقی و استدلالی است. مناقشه، وضعیت شدیدتر و جدی تری است و به معنای بحث و جدل درباره یک موضوع، معمولاً با دیدگاههای مخالف می باشد. دیالوگ که در اصل واژه ای انگلیسی و مصطلح است و به معنای گفتگوی دو یا چند نفر درباره یک موضوع خاص می باشد. و سرانجام گفتگوی انتقادی به معنای بررسی و نقد یک موضوع به صورت ساختاریافته می باشد. در زبان انگلیسی نیز معادلهای مختلفی برای این منظور استفاده می شود که به برخی از آنها اشاره می شود:
1. Debate: به معنای مباحثه یا مناظره، که در آن دو یا چند نفر به بررسی و تحلیل یک موضوع میپردازند.
2. Discussion: به معنای گفتگو یا بحث، که میتواند شامل تبادل نظرهای غیررسمی باشد.
3. Dialogue: به معنای دیالوگ، که به گفتگوی سازنده و متقابل اشاره دارد.
4. Argument: به معنای استدلال یا بحث، که معمولاً به ارائه دلایل و شواهد برای حمایت از یک دیدگاه اشاره دارد.
ب. ویژگیهای مباحثه
مباحثه میتواند به عنوان یک ابزار آموزشی برای توسعه مهارتهای تفکر انتقادی، تحلیل منطقی و بیان مؤثر استفاده شود. ویژگیهای کلیدی مباحثه عبارتنداز:
1. ساختار: مباحثه معمولاً دارای یک ساختار مشخص است که شامل مقدمه، ارائه استدلالها، پاسخ به نقدها و جمعبندی میباشد.
2. هدف: هدف از مباحثه میتواند شامل قانع کردن دیگران، روشن کردن یک موضوع، یا رسیدن به توافق در مورد یک مسئله باشد.
3. استدلال منطقی: در مباحثه، شرکتکنندگان باید از استدلالهای منطقی و شواهد معتبر برای حمایت از نظرات خود استفاده کنند.
4. احترام به نظرات دیگران: مباحثه مؤثر نیازمند احترام به نظرات و دیدگاههای مخالف است و باید به گونهای انجام شود که فضای گفتگو حفظ شود.
5. تحلیل و نقد: مباحثه فرصتی برای تحلیل عمیقتر موضوعات و نقد دیدگاههای مختلف فراهم میکند.
ج. اهمیت مباحثه در آموزش
مباحثه به عنوان یک روش آموزشی، به دانشجویان، دانش آموزان و معلمان و اساتید کمک میکند تا مهارتهای زیر را توسعه دهند:
- تفکر انتقادی: توانایی تحلیل و ارزیابی اطلاعات و استدلالها.
- مهارتهای ارتباطی: توانایی بیان مؤثر نظرات و استدلالها.
- کار گروهی: توانایی همکاری و تعامل با دیگران در یک محیط گروهی.
- مدیریت استرس: توانایی مدیریت احساسات و استرس در هنگام مواجهه با نظرات مخالف.
د. اصول کلی مباحثه
به طور کلی، مباحثه به عنوان یک ابزار آموزشی و ارتباطی، نقش مهمی در توسعه مهارتهای شناختی و اجتماعی ایفا میکند. آشنائی و استفاده از اصول مباحثه میتواند به بهبود کیفیت گفتگوها و دستیابی به نتایج مثبت کمک کند. در زیر به برخی از اصول کلیدی مباحثه اشاره میشود:
1. احترام متقابل: احترام به نظرات و دیدگاههای دیگران از اصول اساسی مباحثه است. این احترام باعث ایجاد فضایی امن و مثبت برای گفتگو میشود.
2. گوش دادن فعال: شنیدن و درک نظرات دیگران بسیار مهم است. گوش دادن فعال به معنای توجه کامل به سخنان دیگران و تلاش برای درک عمیقتر آنهاست.
3. بیان واضح و روشن نظرات کارشناسی درباره موضوع: بیان نظرات و ایدهها به صورت واضح و منطقی کمک میکند تا دیگران بهتر متوجه شوند و بتوانند پاسخ مناسبی ارائه دهند.
4. استفاده از شواهد و دلایل علمی مرتبط با موضوع: برای حمایت از نظرات خود، استفاده از شواهد و دلایل منطقی میتواند به قانعکنندهتر شدن مباحثه کمک کند.
5. پذیرش انتقادهای سازنده و علمی: در یک مباحثه سالم، باید آمادگی پذیرش انتقادات و نظرات مخالف را داشته باشید و به آنها به عنوان فرصتی برای یادگیری نگاه کنید.
6. توجه به احساسات: درک احساسات و عواطف دیگران در طول مباحثه میتواند به ایجاد همدلی و ارتباط بهتر کمک کند.
7. اجتناب از حمله به شخصیت افراد: تمرکز بر موضوع بحث و اجتناب از حمله به شخصیت دیگران از اهمیت بالایی برخوردار است. این کار به حفظ جو مثبت و سازنده کمک میکند.
8. تعیین هدف: قبل از شروع مباحثه، تعیین هدف و موضوع بحث میتواند به هدایت گفتگو و جلوگیری از انحراف آن کمک کند.
9. انعطافپذیری: آمادگی برای تغییر نظر یا دیدگاه در صورت ارائه شواهد و دلایل قوی از سوی دیگران، نشانهای از بلوغ فکری و توانایی یادگیری است.
10. خلاصهسازی و جمعبندی: در پایان مباحثه، خلاصهسازی نکات کلیدی و توافقات میتواند به روشن شدن نتایج و گامهای بعدی کمک کند. با رعایت این اصول، میتوان مباحثههای مؤثرتری داشت و به تبادل نظرهای سازنده و مفید دست یافت.
ه. علل عدم رعایت اصول مباحثه
تجربیات زیسته نویسنده در فضاهای آموزشی و عمومی جامعه حکایت از مجادلات بی حاصل و توهین آمیز افراد به ظاهر متمدن و تحصیلکرده دارد. این امر دلائل مختلف دارد که شاید ویژگی های شخصیتی و تربیتی افراد و عدم آگاهی از اصول بحث از مهم ترین آنها می باشد. به نظر می رسد عدم رعایت اصول مباحثه میتواند به دلایل مختلفی اتفاق بیفتد. در زیر به برخی از این علل اشاره میشود:
1. عدم آموزش کافی: بسیاری از افراد ممکن است به طور رسمی آموزش مباحثه و اصول آن را دریافت نکرده باشند و به همین دلیل نتوانند به درستی در یک مباحثه شرکت کنند.
2. احساسات شدید: در مباحثهها، احساسات میتوانند به شدت تحت تأثیر قرار گیرند. اگر افراد نتوانند احساسات خود را کنترل کنند، ممکن است به حمله شخصی یا رفتارهای غیرمنطقی روی آورند.
3. عدم آمادگی: عدم آمادگی برای مباحثه، از جمله نداشتن اطلاعات کافی درباره موضوع، میتواند منجر به عدم رعایت اصول مباحثه شود.
4. عدم احترام به نظرات دیگران: برخی افراد ممکن است به نظرات مخالف احترام نگذارند و این میتواند به ایجاد فضایی خصمانه و غیرسازنده منجر شود.
5. فشار اجتماعی: در برخی موارد، فشار از سوی گروه یا جامعه میتواند باعث شود که افراد از اصول مباحثه پیروی نکنند و به جای آن، به نظرات غالب گروه تمایل پیدا کنند.
6. عدم توانایی در گوش دادن فعال: برخی افراد ممکن است نتوانند به خوبی به دیگران گوش دهند و این میتواند منجر به سوءتفاهم و عدم رعایت اصول مباحثه شود.
7. ترس از قضاوت: ترس از قضاوت یا انتقاد از سوی دیگران میتواند باعث شود که افراد نتوانند نظرات خود را به طور آزادانه بیان کنند و به همین دلیل از اصول مباحثه دور شوند.
8. عدم تمرکز بر موضوع: در برخی موارد، افراد ممکن است از موضوع اصلی بحث منحرف شوند و به مسائل حاشیهای بپردازند که این امر میتواند به عدم رعایت اصول مباحثه منجر شود.
9. عدم توانایی در مدیریت زمان: در مباحثههای ساختاریافته، مدیریت زمان بسیار مهم است. عدم توانایی در این زمینه میتواند به عدم رعایت اصول و ساختار مباحثه منجر شود.
10. عدم تمایل به یادگیری: برخی افراد ممکن است تمایلی به یادگیری از نظرات دیگران نداشته باشند و این میتواند به عدم رعایت اصول مباحثه و عدم پیشرفت در گفتگوها منجر شود. با شناسایی این علل، میتوان به بهبود کیفیت مباحثهها و ارتقاء مهارتهای ارتباطی کمک کرد.
و. تفاوت مباحثه و مجادله
مجادله و مباحثه هر دو به نوعی از گفتگو و تبادل نظر اشاره دارند، اما تفاوتهای مهمی بین این دو وجود دارد. در زیر به بررسی این تفاوتها پرداخته میشود:
۱. هدف: در مباحثه، هدف معمولاً بررسی و تحلیل یک موضوع خاص به صورت منطقی و استدلالی است. در مباحثه، شرکتکنندگان سعی میکنند نظرات خود را با دلایل و شواهد معتبر حمایت کنند و به درک بهتری از موضوع برسند. در حالی که در مجادله هدف بیشتر برنده شدن در بحث و قانع کردن دیگران است. در مجادله، افراد ممکن است بیشتر به دنبال اثبات حقانیت خود باشند تا رسیدن به توافق یا درک مشترک.
۲. رویکرد: مباحثه به طور معمول یک فرآیند سازنده و مثبت است که در آن افراد به نظرات یکدیگر احترام میگذارند و سعی میکنند از یکدیگر یاد بگیرند. در حالی که مجادله معمولاً به صورت خصمانه و رقابتی انجام میشود و ممکن است شامل حملات شخصی و عدم احترام به نظرات دیگران باشد.
۳. ساختار: مباحثه معمولاً دارای یک ساختار مشخص است که شامل مقدمه، ارائه استدلالها، پاسخ به نقدها و جمعبندی میباشد. ولی مجادله ممکن است فاقد ساختار مشخص باشد و به صورت غیررسمی و بدون برنامهریزی قبلی انجام شود.
۴. نتیجه: در پایان مباحثه، ممکن است به توافق یا درک مشترکی درباره موضوع برسند و یا حداقل نظرات مختلف را به رسمیت بشناسند. در حالی که در پایان مجادله، ممکن است هیچ توافقی حاصل نشود و افراد به مواضع خود پایبند بمانند.
۵. احساسات: در مباحثه، احساسات معمولاً کنترل شده و مثبت هستند و افراد سعی میکنند به یکدیگر احترام بگذارند. ولی درمجادله، احساسات ممکن است به شدت تحت تأثیر قرار گیرند و منجر به تنش و خصومت شوند.
نتیجه گیری: هر یک از ما روزانه با موضوعهای متعدد مواجه می شویم که در مورد اکثر آنها معمولا اطلاعات جامع علمی نداریم. چون دانش همه انسانها علاوه بر اینکه محدود است زمینه های بحث نیز بسیار گسترده و اغلب تخصصی می باشند. مثلا موضوع هایی از قبیل گرمایش جهانی و کاهش بارندگی، روابط بین الملل و عملکرد دولت ها در موضوعات مختلف، تورم و شاخص های مختلف بازار و سواد رسانه ای و .... از جمله مواردی هستند که همه ما روزانه با آنها مواجه می شویم و شاید در محیطی دوستانه و خانوادگی نیز به اظهار نظر درباره هر یک از آنها بپردازیم. ولی زمانی که قرار است بحثی جدی در محیطی آموزشی داشته باشیم نباید و نشاید که فقط بر اساس حدث و گمان و اطلاعات سطحی به بحث بپردازیم که صد البته نتیجه آن نیز مشخص است.
لذا به نظر می رسد در درجه اول ضمن مطالعه کتب و منابع مکتوب به افزایش دانش و مهارت های کلامی خود بپردازیم. در گامهای بعدی انتظار می رود که افراد در موضوعات تخصصی خود به نقد و نظر و مباحثه بپردازند و بر اساس سواد سطحی و محدود به دست آمده در محیط مجازی به مباحثه جدی نپردازند. رعایت انصاف و اخلاق و پذیرش انتقاد در صورت خطا و اشتباه از اصول انسانی ارتباط با همنوع است که باید به جد در رعایت آن بکوشیم. و البته به فرزندان خود بیاموزیم که چگونه بیاموزند، از مطالعه غافل نشوند و اخلاق و انصاف را گرامی بدارند. از معلمان و اساتید دانشگاه نیز انتظار می رود که زمینه مباحث جدی علمی را در محیطهای آموزشی فراهم کنند تا دانش آموزان و دانشجویان به جای پذیرش بی چون و چرای سخنان ما، به بحث و انتقاد جدی بپردازند و از دایره اخلاق و انصاف نیز خارج نشوند. در اینصورت تاب آوری جامعه بالا می رود و دانش عمومی نیز به سطح قابل قبولی ارتقا می یابد. البته رسیدن به جامعه ای آرمانی نیاز به تلاش همه ارکان جامعه و برنامه ریزی جدی دستگاه های متولی آموزشی دارد که امیدواریم چنین شود.
بنابراین با توجه به فشارهای مختلف خارجی بر ایران عزیز و شرایط ویژه داخلی، امیدوارم، مباحثه به عنوان یک فرآیند سازنده و منطقی برای تبادل نظر و یادگیری در نظر گرفته شود. باشد که، به اعتلا و توسعه انسانی میهن کمک نماید. از دوران ابتدائی به یاد داریم که:
دست به دست دهیم به مهر میهن خویش را کنیم آباد