یادداشت روز- محمد ژاله
امروز دیگر جامعه ما، تحمل این همه تنش، اختلاف نظر، در گیری و هزینه تراشی برای مدیریت و اداره کشور را ندارد. باید همه با هم باشیم، متحد و یکپارچه تا بتوانیم امروز و فردای بهتر وامید وار کنندهای را برای آبادانی کشور و فرزندانمان رقم بزنیم. دوران مچ گیری، تسویه حسابهای سیاسی و حزبی و قبیله ایی و باند بازی در یک کلام دوران افراطی گرایی و رادیکالیسم به سرآمده است. باتوجه به تغییر و تحولات عرصه سیاسی در جهان و کشور باید با عقلانیت، اعتدال، خرد جمعی و توجه به نخبه گرایی و شایسته سالاری بدور از هر گونه هیاهو و جنجالهای سیاسی طی یک وفاق ملی مدیریت گردد.
وفاق ملی یکی از ضرورتهای حتمی جامعه کنونی ماست. که در مواجهه با تهدیدات بیرونی و چالشهای درونی در عصر حاضر یکی از راهکارهای مهم مصونیت ماندن از تهدیدات موجود میباشد. که میتوان با اتخاذ آن مردم و کشور را از هرگونه صدمهای بیمه نمود.
واژه «وفاق ملی» که امروزه در بین ما خیلی پر کاربرد شده است به معنی «وحدت» و «یکپارچگی» ملی است و نباید آن را با «یکدستی» و «یکسانی» معادل دانست. واژه «وفاق ملی» را باید در کنار پذیرش اصل اختلاف نظر در جامعه معنا کردو وجود وفاق را مستلزم اصل اختلاف نظر در جامعه دانست.
«واعتصموابحبل الله جمیعاً و لا تفرقوا»
۱- اصول ایجادوفاق ملی:
الف) پذیرش وجود اصل اختلاف در جامعه
۱- باید پذیرفت که وجود اختلاف نظر یک امر الهی است و ریشه در اراده الهی دارد و «وفاق» زمانی معنا پیدا میکند که اصل اختلاف را پذیرفته باشیم.
حضرت امیر المومنین علی (ع) میفرمایند:
هر آن کس که دیدگاههای مختلف را دریافته و درک کند بر نقاط اشتباه (در اندیشه و عمل خویش) واقف گردد.
۲- ضابطه بندی اختلافها
الف) انگیزه در بروز اختلاف باید غیر نفسانی باشد اگر سرچشمه اختلاف خودخواهی و هوای نفس باشد در این صورت هر تلاشی برای ایجاد وفاق منجر به ناکامی و شکست خواهد شد.
ب) اختلاف باید در شرایط محیطی صورت پذیرداگر شرایط اجتماعی و سیاسی به گونهای باشد که در صورت اظهار اختلافات (هر چند اصل این اختلاف پسندیده باشد) دشمن دست به بهره برداری از این اختلاف بزند در این صورت لازم است که از اظهار این گونه اختلافات خودداری کرد و باید آنها را موکول به زمان مناسب دیگری نمود.
ج) اختلاف باید بدون چارچوب از پیش تعریف شده صورت گیرد.
هر نظام سیاسی برای استقرار و استمرار حیات خود اصولی را بنا نهاده است که باید تمامی افراد جامعه بر روی آن اجماع داشته باشند در واقع محور اصلی وفاق ملی درهر نظام سیاسی همین اصول بنیادین است، بدیهی است که در این حوزه یعنی در اصول بنیادین نظام سیاسی اختلاف نظر بوجود آید این اختلاف نظر پذیرفتنی نیست زیرا که این اختلاف نظام سیاسی را دچار تزلزل و فروش پاشی میکند.
۳- پذیرش محوریت قانون
اختلاف در صورتی میتواند باعث «وفاق ملی» گردد که با اصول قانونی تعارضی نداشته باشد.
۴- رعایت اخلاق در عمل سیاسی
باید توجه داشت که قانون به تنهایی نمیتواند متضمن حفظ وفاق ملی باشد. لذا به موارد زیر باید توجه کرد.
الف) وضعیتی که در آن منفعت نقض قانون بیشتر از مجازات نقض قانون باشد، در این صورت شخص بنا به ترجیحات عقلی راه نقض قانون را در پیش خواهد گرفت تا به امتیازات خود برسد.
ب) اگر اختلاف بین دو یا چند دیدگاه باشد یکی از طرفین درموقیعت ضعیف باشد در این صورت احتمال دارد که نا امید شده و از سرناچاری دست به نقض قانون بزند.
ج) موقعیتهایی در جامعه پیش میآید که رانتهایی قانونی در جامعه روی کار میآیند این رانتها هر چند که رویکرد قانونی دارند، اما امکان دارد از این موقعیت برای بهره برداری از رانت استفاده کنند.
د) قانون تنها به مصادیق عینی و خارجی مفاسد توجه دارد یعنی تنها میتواند با مفاسد که به آن روبروست برخورد داشته باشد. ازبرخورد با مفاسدی که صبغه درونی دارند و همراه با دورویی و نفاق هستند عاجز است با توجه به موارد فوق پس میتوان گفت که قانون به تنهایی نمیتواند پاسخگو و ضامن وفاق باشد در این موارد است که اخلاق به کمک قانون و جامعه میآید، یعنی اگر افراد تهذیب نفس داشته باشند نمیتوانند به اختلافاتی که باعث فساد میشود دست بزنند، یا اینکه از گریزگاههای قانونی برای اهداف شوم و پلید خود استفاده نمایند. پس در صورتی میتوان کاستیهای اصول قانونی را جبران نمود که افراد تربیت اسلامی داشته و اصول اخلاقی و آموزههای دینی را رعایت کنند که در این صورت شاهد «وفاق ملی» خواهیم بود.
۵- وجود یک حاکمیت مقتدر
مسأله وحدت و وفاق ملی از حیث نظری، بر دین اسلام استوار است اما از حیث عملی، باید یک مدیریتی واحد و مقتدر در رأس نظام باشد تا بتواند یک امر و یک فرمان بر نظام جاری سازد، یعنی در صورت اختلاف بتواند این اختلاف را مدیریت و برتنش های ناشی از این اختلاف فائق آید و افراد را حول محور «وفاق ملی» گرد آورد.
-راهکارهای نیل به «وفاق ملی»
۱- دولت کار آمد
دولت کارآمد یعنی دولت خدمتگذار، دولتی که تمام ارکان آن از بالاترین سطح تا پایینترین سطح آن در خدمت مردم است. دولت کارآمد میتواند باتوزیع مناسب امکانات و خدمات ملی مردم را حول «وفاق ملی» گرد آورد و در واقع خدمت به مردم و تأمین خواستههای آنها توسط دولت، اصل بنیادین «وفاق ملی» میباشد.
افراد جامعه در صورتی میتوانند به وفاق ملی برسند که از «بهره مندی عادلانه و منصفانه» قدرت، ثروت و منزلت اجتماعی برخوردار باشند.
۲- شکل گیری یک هویت اجتماعی منسجم و واحد
زمانی میتوانیم به وفاق ملی برسیم که افراد جامعه بتوانند به یک هویت اجتماعی منسجم و واحد برسند.
برای این نیل به این منظور موارد زیر توصیه میگردد.
الف) منافع جمعی و ملی را بر منافع شخصی و جناحی و گروهی و حزبی ترجیح دهیم و محلی و جزیرهای عمل نکنیم ودر واقع نگرشی فراقومی و فراجناحی و فرا حزبی و فرا گروهی و ملی داشته باشیم و روحیه ملی را افزایش دهیم و این شعار را نهادینه و باور پذیر وبه آن عمل کنیم (همه برای یکی، یکی برای همه)
ب) افکار عمومی را سالم سازی کنیم.
برای این منظور باید مسئولان با مردم رابطه نزدیک و در میان مردم حضور یافته تا مردم بتوانند به طور آزادانه نقد کنند ودر سرنوشت خویش دخالت داشته باشند و با مسئولین در امر تصمیم گیری همدلی و همیاری و همکاری و مشارکت داشته باشند.
ج) در حوزه اخلاق نیز باید نیروهایی متعهد و متخصص، مسئولیت پذیر، جهادی و انقلابی و اخلاق مدار تربیت شود. و اعتماد افراد جامعه را نسبت به این نیروها افرایش داد، چرا که اصول و ارزشهای اخلاقی عامل مشترک بین تمام افراد جامعه میباشد و افراد خود را ملزم به پایبندی به این ارزشها ی اخلاقی میدانند بنابراین اصول و ارزشهای اخلاقی مشترک میتواند عامل «وفاق ملی» گردد.
از آنچه گفته شد نتیجه میگیریم که «وفاق ملی» یکی از ضرورتهای جامعه امروز ما در این شرایط بحرانی و حساس و سخت است. که عدم آن باعث بی تفاوتی اجتماعی در بین آحاد جامعه و خدای ناکرده بی توجه به این امر مهم باعث سراشیبی جامعه و سقوط آن خواهد شد. این هشدار را بایستی جدی گرفت ومسئولین و همه جامعه بایستی در ایجاد وفاق ملی هر چه زودتر همراه و همگام شوند. همانطور که ما بارها وحدت و وفاق ملی مردم ایران را در طول تاریخ انقلاب در تمامی این سالها در صحنههای مختلف از جمله جنگ تحمیلی، حضور در راهپیماییها و... شاهد و ناظر بودهایم. اکا در این چند سال اخیر دشمنان قسم خورده این مرز و بوم به خیال باطل خود فکر میکنند که مردم ایران زمین دیگر آن وحدت و انسجام و و وفاق ملی را که در اوایل انقلاب اسلامی داشتند ندارند. لذا در صدد این برآمدهاند که با تبلیغات گسترده در رسانهها بین مسئولین نظام و مردم تفرقه و جدایی و و بدبینی و شک و تردید را جاری و ساری سازند و این نظام را از داخل به خیال باطل خود، به فروپاشی و سقوط بکشانند.
حال بر ماست که با حفظ وحدت و وفاق ملی خویش بر دشمنان فائق آییم و با آنها اعلام نماییم زهی خیال باطل که دشمنان این مرز و بوم به خواستههای ما مشروع خود برسند. هر چند ما در این کشور در خیلی از مسائل و مشکلات داخلی و خارجی با یکدیگر اختلاف نظر داریم اما وجود این اختلاف یک امر عادی و قابل قبول و رفع است در واقع ما در اصول بنیادین خود که همان حفظ و حراست و یکپارچگی از ایران سربلند است اختلافی نداریم و همه با هم ودر کنار هم در این امر مهم مشترک همراه و همگراه و همدل هستیم و وفاق داریم.