ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
اطلاع رسانی

با توجه به افزایش هزینه‌های تولید روزنامه در چند ماهِ اخیر، و تلاش ما در راستای ادامه انتشار روزنامه «اترک» به‌روال معمول و حفظِ کیفیت و تیراژ روزنامه، ناگزیر به حذفِ امکان بازدید رایگان سایت و به‌تبع آن فروشِ آنلاین مطالب از طریق سایت هستیم. بنابر وضعیتِ اقتصادی اخیر، خاصه گرانی و نبودِ کاغذ موردنیاز برای انتشار روزنامه، در صورتی‌ که متقاضیِ بازدید از سایت روزنامه هستید و جهتِ یاری به امر فرهنگی و امکان ادامه انتشار روزنامه در این مسیر نیز ما را همراهی کنید.

چانچه تا اکنون عضو سایت نیستید، بر روی گزینه ثبت نام کلیک کنید.

چنانچه قبلا ثبت نام کرده‌اید، بر روی گزینه ورود به سایت کلیک کنید.

خبرهای روز

شکست اسطوره‌های صهیونیسم

تحلیل: علیرضا عبدی_دانشجوی مقطع دکتری حقوق خصوصی

با بررسی تجربه‌های جبهه‌های مقاومت ملی در سراسر جهان می‌توان دریافت که میان قدرت و شجاعت تفاوت شگرفی وجود دارد: شکست فرانسه در الجزایر، شکست امریکا در ویتنام و سومالی، شکست اتحاد شوروی در افغانستان و شکست رژیم نژاد پرست آپارتاید در افریقای جنوبی و ده‌ها مثال دیگر همه بیانگر آن است که همواره برتری نظامی از موحبات پیروزی نیست و حتی در این موارد نقش مؤثری در رویارویی طرفین نداشته و برعکس کفه طرفی که از امکانات نظامی ضعیفتری برخوردار بوده به گونه‌ای عجیب سنگین بوده است.

برای چه کسی قابل تصور بود جنبش حزب الله لبنان، بتواند اسرائیل تا دندان مسلح را درجبهه‌های مختلف شکست و به فرار ذلت بار شبانه از جنوب لبنان که سی سال در اشغال او بود مجبور نماید؟ به گونه‌ای که حتی این رژیم به مزدوران لحدی خود نیز جفا نمود و آنان را رها و سر از پا نشناخته برای نجات جان خویش از آتشی که حزب الله برای او افروخته بود پا به فرار گذاشت. جوانان حزب الله بودند که چندی پیش موفق شدند سه نفر از سربازان اسرائیلی را اسیرو از آن بالاتر، با دلاوری و هشیاری خود یک سرهنگ صهیونیسم را اسیرنمایند؛ کاری که کسی حتی فکرش را هم نمی‌کرد.

مطالعه تاریخ مردم فلسطین تنها شامل وقایع تلخ، کشتار و آوارگی فلسطینیان توسط صهیونیستها نیست. بلکه در سالهای اخیر وقایعی رخ داده که در تقویم پرفراز و فرود ملت فلسطین ماندگار و امیدبخش بوده است. وقایعی که حاکی از پیروزی فلسطینیان و شکست هیمنه رژیم صهیونیستی است.

 ۱۳ سال پیش یعنی در سال ۲۰۰۸ میلادی رژیم صهیونیستی با هدف نابود ساختن مقاومت به نوار غزه حمله کرد، اما نه‌تنها هدف این رژیم محقق نشد، بلکه اسطوره شکست ناپذیری آن نیز درجنگ ۲۲ روزه تحقیر شد. مسلم است که پیروزی مقاومت در جنگ ۲۲ روزه رژیم صهیونیستی با نوار غزه علاوه بر تغییر معادلات، تابوی اسرائیل را ازبین برد. جنگ ۲۲ روزه غزه، اصطلاح و عبارت جدیدی در ادبیات سیاسی رژیم صهیونیستی و کشورهای منطقه وارد نمود. این رژیم با عناوینی چون جنگ، ترور، عملیات نظامی، تهاجم و حمله، قرابت دارد؛ اما جنبش‌های مقاومت فلسطین اعم ازجهاد و حماس نمونه خوبی ازشهادت طلبی و دلاوری را به نمایش گذاشتند. اشغالگران صهیونیست تصور می‌کردند که ارتش هیچ یک از کشورهای منطقه توان مقابله با آنها را ندارد اما این نظریه شکست خورد. همچنین چهره زشت صهیونیست‌ها به دلیل حمله به غیرنظامیان در این جنگ نمایان گشت. در این جنگ صهیونیست‌ها به اندازه ۲ بمب هسته‌ای، مهمات استفاده کردند.

 در جنگ ۲۰۰۸ ساکنان فلسطین یاد گرفتند که مقاومت تنها راهی است که می‌تواند برای آنها افتخار کسب نماید. رژیم صهیونیستی مضطر شده و در صدد مخفی کردن بسیاری از اقدامات خود است؛ زیرا قادر به دفاع از جنایات خود در جنگ ۲۰۰۸ نیست.

واقعیت آن است که برای پی بردن به اهمیت شکست رژیم صهیونیستی در جنگ ۲۲ روزه علیه مقاومت فلسطین و پیش از آن در جنگ ۳۳ روزه علیه مقاومت لبنان در سال ۲۰۰۶ میلادی، نیازی به تحلیل و تفسیر در لایه‌های نظامی نیست. کافی است بدانیم ارتش‌های عربی تنها طی ۶ روز از رژیم صهیونیستی شکست خوردند. بخش مهمی از توازن نظامی در جنگ غزه مدیون تأثیرپذیری جنبش‌های مقاومت از گفتمان مقاومت اسلامی و نیز حمایت معنوی تهران بود. این در حالی بود که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، جنبش‌هایی که با پسوندهای غیر اسلامی و بر اساس ملیت گرایی و قومیت گرایی عرب شکل گرفته بودند عملاً توفیقی در مقابل رژیم صهیونیستی و آمریکا کسب نکردند و از طرفی شکست‌های پی درپی آن‌ها منجر به ضعف و سرخوردگی ملت‌های عربی شد تا آنجا که آنها دیگر پذیرفته بودند در مقابل رژیم صهیونیستی چاره‌ای جزتسلیم نیست؛ موضوعی که رویکرد و رفتار سیاسی رهبران عرب، آن را تقویت می‌کرد.

علیرغم شکست‌های پی در پی ارتش‌های عربی در برابر رژیم صهیونیستی، سرخوردگی ملت‌های عربی و نیز رویکرد و رفتارهای سازش‌کارانه و آمیخته با روحیه تسلیمِ رهبران عرب، مقاومت فلسطین در جریان جنگ ۲۲ روزه غزه توانست اسطوره شکست ناپذیری رژیم صهیونیستی را در برابر دیدگان جهانیان به چالش بکشد و آن را تحقیر کند. در آن زمان، صهیونیست‌ها زمانی که نوار غزه را مورد حمله قرار دادند، عملیات تجاوزکارانه خود را سُرب گداخته نام نهادند.

هدف اصلی و اساسی رژیم صهیونیستی از راه اندازی جنگ مذکور، نابود ساختن کامل گروه‌های مقاومت در نوار غزه بود. در واقع، مقامات سیاسی و فرماندهان نظامی رژیم صهیونیستی باور داشتند که طی یک بازه زمانی کوتاه ۷ تا ۱۰ روزه می‌توانند جریان مقاومت در فلسطین را از بین ببرند. آن‌ها تصور می‌کردند که حتی اگر این هدف نیز محقق نشود، می‌توانند حداقل مقاومت در غزه را تا حدود زیادی تضعیف کنند؛ به طوری که گروه‌های مقاومت توانایی مخالفت با طرح‌های صهیونیستی، آمریکایی را نداشته باشند.

با تمامی اینها، رژیم صهیونیستی پس از ۲۲ روز جنگ و بدون تحقق اهداف خود مجبور شد به صورتی کاملاً مفتضحانه از نوار غزه عقب نشینی کند. این اولین جنگی بود که رژیم صهیونیستی در آن تمام توان خود برای نابودی مقاومت در نوار غزه را به کار گرفته بود. از همین روی، جنگ ۲۲ روزه به نمادی از توانایی و قدرت مقاومت فلسطین در غزه برای ایستادگی در برابر ارتش تا دندان مسلح رژیم صهیونیستی، تبدیل شد.

رژیم صهیونیستی علیرغم بمباران مراکز غیرنظامی و زیرساخت‌های غزه و نیز استفاده از تسلیحات ممنوعه بین المللی توفیقی در جنگ ۲۲ روزه نیافت رژیم صهیونیستی در طول جنگ ۲۲ روزه به هر ابزاری برای تحقق پیروزی بر مقاومت متوسل شد. ازجمله می‌توان به استفاده از تسلیحات ممنوعه توسط صهیونیستها در جریان جنگ ۲۲ روزه اشاره کرد که البته جامعه جهانی نیز هیچ واکنشی به این اقدام تل آویو نشان نداد.

بدین ترتیب، رژیم صهیونیستی در طول جنگ سال ۲۰۰۸ میلادی از تسلیحات ممنوعه بین المللی علیه فلسطینیان در نوار غزه بهره برداری کرد. شایع‌ترین این سلاح‌های بمب‌های فسفر سفید بود که ضمن ایجاد آتش سوزی در مکان‌های اصابت، موجب سوختگی‌های عمیق در جسم مجروحان می‌شد. نوع دیگر سلاح‌های ممنوعه بین‌المللی، گلوله‌های اورانیوم غنی شده بود. گلوله‌های مذکور علاوه بر اثراتی که در زمان اصابت ایجاد می‌کردند، پس از بهبودی فرد مجروح، موجب ابتلای فرد به بیماری‌های صعب العلاج همچون سرطان می‌شدند.

از سوی دیگر، جنگنده‌های رژیم صهیونیستی از همان روز اول جنگ مراکز و مناطق غیرنظامی را به صورت گسترده مورد هدف قرار دادند. بدین ترتیب، مساجد، مدارس، مقر آژانس آونروا، بیمارستان‌ها و خانه‌های مسکونی اهالی غزه به صورت گسترده توسط جنگنده‌های رژیم صهیونیستی بمباران شدند و در نتیجه این حملات، زیرساخت‌های نوار غزه به شدت آسیب دید و تخریب شد.

رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۰۸ یک جنگ تمام عیار و در عینِ حال نابرابر را علیه مقاومت فلسطین آغاز کرد. این جنگ در شرایطی آغاز شد که گروه‌های مقاومت از امکانات نظامیِ خاصی برای دفاع از خود برخوردار نبودند و تنها می‌توانستند از خمپاره‌ها و موشک‌های کوتاه بُرد استفاده کنند. در این جنگ نابرابر، رژیم صهیونیستی بیش از هزار و ۴۰۰ فلسطینی را به شهادت رساند و بیش از ۵ هزار تَن را زخمی کرد. جنگ ۲۲ روزه درنهایت با عقب‌نشینی فضاحت‌بار صهیونیستها از غزه پایان یافت و به نمادی از تحقیر اسطوره شکست‌ناپذیری رژیم صهیونیستی تبدیل شد.

 علیرغم تمامی آنچه که گفته شد، جنگ ۲۲ روزه فضاحت بزرگی را برای رژیم صهیونیستی رقم زد و موجب شد تا اسطوره شکست ناپذیری این رژیم رقم بخورد. گروه‌های مقاومت فلسطین علیرغم عدم برخورداری از امکانات و تجهیزات نظامی پیشرفته ضمن مقاومت و ایستادگی ۲۲ روزه در برابر صهیونیستها، توانستند ۱۰۰ نظامی این رژیم را به هلاکت رسانده و حدود ۱۰۰۰ تَن دیگر را زخمی کنند.

با این حال، صهیونیست‌ها به دروغ مدعی شدند که در جریان جنگ ۲۲ روزه تنها ۱۰ نظامی‌شان کشته شده است. این دروغِ بزرگ در زمان تشییع جسدهای نظامیان صهیونیست برای همگان آشکار شد. رسوایی صهیونیستها در جنگ ۲۲ روزه به حدی بود که در همان زمان، یوفال دیسکین رئیس وقت سازمان امنیت داخلی رژیم صهیونیستی صراحتاً به شکست تل آویو در جریان جنگ مذکور اذعان کرد.

در همین راستا، وی در جریان جلسه کابینه رژیم صهیونیستی گفته بود: «اسرائیل در حمله به نوار غزه اهدافی از جمله توقف حملات موشکی حماس به داخل شهرک‌ها را داشت که در این مسیر موفقیتی و دستاوردی را محقق نساخت. اسرائیل در این جنگ همچنین نتوانست راه‌های انتقال تسلیحات به حماس در نوار غزه را مسدود سازد». بر این اساس، سران ارشد رژیم صهیونیستی نیز این باور را داشته و دارند که جنگ ۲۲ روزه به نمادی از تحقیر اسطوره شکست ناپذیری‌شان تبدیل شد. هنگامی که ملتهای خشمگین کشورهای مختلف عربی به دنبال انتفاضه و حمایت از ملت مظلوم فلسطین، به خیابانها ریختند و فریادهای مرگ بر اسرائیل و مرگ بر امریکا سردادند افسانه‌ای دیگر نقش بر آب شد: صلح اعراب و اسرائیل و این که صلح تنها راه حل استراتژیک است. جالب اینجاست که کسانی که به تظاهرات پرداختند نسل بعد از پیدایش پیمانهای صلح بودند کسانی که واژه سازش در لغتنامه زندگی آنها نوشته شده بود و در مدرسه و دانشگاه به آنان تلقین می‌شد که راهی جز صلح و برقراری روابط نیست.

صلح و سازش به خودی خود بد نیست اما به این شرط که وسیله‌ای باشد برای رسیدن به هدفی والا و آن رسیدن حق به حقدار و زندگی در سایه عدل و داد است. اما صلحی که اسرائیل به دنبال آن است نه تنها این هدف رادنبال نمی‌کند بلکه این رژیم از گفتگوهای سازش به عنوان وسیله‌ای برای تقویت موقعیت خود و گرفتن امتیازهای بیشتر استفاده می‌کند. در مقابل، اعراب آنچنان به این صلح دل بسته‌اند که با وجود ضربه‌هایی که به آنان وارد می‌شود بازهم حاضر نیستند میز مذاکره را ترک نمایند. اینان باید بدانند که با مذاکره به جایی نخواهند رسید باید به فکر راهکارهای بهتری بود که در رأس آنان «مقاومت» قرار دارد. یکی دیگر از افسانه‌هایی که باطل شد این بود که اسرائیل حقیقتی جاویدان است و مبارزه با آن آب در هاون کوبیدن!

ولی در واقع شکست صهیونیسم در سینا و جنوب لبنان نشان داد که از درون پوچ و توخالی است با این که از دهه هشتاد به بعد به ویژه پس از پایان جنگ سرد و معرفی امریکا به عنوان تنها ابرقدرت جهان و از هم پاشیدگی اعراب و حمله عراق به کویت به دستاوردهای بزرگ و قابل توجهی دست یافت اما با همه این احوال نتوانست مسیر تاریخ را تغییر دهد و یا تضمینی برای استمرار خود ایجاد نماید. اسرائیل با سیاست تحقیر آمیز خود تخم خشم و نفرت را در دل‌ها می‌کارد که به سرعت به درخت مقاومت تبدیل می‌شود و رفته رفته ریشه علفهای هرز اسرائیلی را می‌خشکاند و آنها را از پای درمی آورد. همانطور که در اروپا ناپلئون هیبت و قدرت خود را از دست داد و پروژه کشورگشایی هیتلر به سرابی تبدیل شد و رژیم نژادپرست افریقای جنوبی با همه نفوذ خود سقوط کرد.

در اینجا لازم به تذکر است که از دیدگاه تاریخی می‌توان حدس زد که اسرائیل نمی‌تواند دوام زیادی داشته باشد اما این به آن معنا نیست که بتوانیم یک پیشگویی قطعی در این مورد داشته باشیم.

علاوه بر مقاومت مردمی عامل دیگری نیز در ضعیف شدن اسرائیل نقش بسزایی دارد. باید توجه داشت که این رژیم تکه تکه و پر از ترک خوردگی است. در هر قسمتی قومی با زبان و آداب و رسوم مخصوص خود زندگی می‌کنند در شرق یهودیان اسفاردیم و در غرب یهودیان اشکیناز و بین آنان حدودیک میلیون یهود روس. گروهی لیبرال و گروهی متدینین افراطی، حدود یک میلیون مسلمان و مسیحی نیز میان آنان زندگی می‌کنند. با توجه به این مساله درمی یابیم که چرا نتانیاهو در مصاحبه‌ای با روزنامه «یدیعوت احرونوت» مردم را برای دفاع از کیان اسرائیل به وحدت و یکپارچگی فرا می‌خواند. اخیراً در یکی از مقاله‌های مجله «ماریان» فرانسه نوشته شده بود که دولت اسرائیل هیچ پایه و اساسی ندارد که به آن تکیه کند و فاقد کیان مشخصی است، در آن قبایل گوناگون با معتقدات مختلف زندگی می‌کنند که نمی‌توانند یک ملت را تشکیل دهند. جای تعجب نیست که در روزنامه «لاستامبا» ی ایتالیا نیز بخوانیم که گروهی از اندیشمندان اسرائیلی تحمل زندگی در اسرائیل را ندارند و در صدد مهاجرت به کشورهای دیگر می‌باشند.

افسانه پیدایش تشکلهای خواهان صلح در اسرائیل: این تشکلها نیز هیچ فعالیت قابل ذکری ندارند به جز سه مقاله که آنها را در شبکه اینترنت منتشر کرده‌اند که اینها هم هیچ تاثیری بر مسیر گفتگوهای سازش ندارند و وجود آنها تنها برای تنوع در داخل محدوده صهیونیسم است. این حقایق بر همگان آشکار است مگر بر کسانی که چشمان خود را بسته‌اند و سرهای خود را در زیر خاک فروبرده‌اند تا آفتاب را نبینند و به این وسیله خود را قانع می‌کنند که آفتاب هنوز طلوع نکرده در حالی که مشکل این بیچارگان این است که به درد کوری مبتلا شده‌اند.

تبلیغ

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
ویژه نامه
تبلیغ پرتال استانداری خراسان شمالی
بالای صفحه