به نقل از مشرق، در طی ۷۲ ساعت گذشته ترافیک پیمهای دیپلماتیک در منطقه و حتی فراتر از آن به شکل قابلتوجهی افزایش پیداکرده است. در آخرین تحولات حسین امیر عبداللهیان وزیر امور خارجه با خطاب قرار دادن همتایان انگلیسی، آلمانی و استرالیایی از دفاع مشروع ایران باهدف تنبیه متجاوزین خبر داده است.
وزیر خارجه به طرفین اروپایی و نیز رابط آمریکایی (استرالیا) گفته است که تهران به دنبال افزایش دامنه جنگ نبوده بلکه به دنبال گزینههایی است که باعث مهار جنگطلبی صهیونیستها خواهد شد، این جمله به معنای راهبردهای ایران برای ایجاد یک مدل جدید بازدارندگی در منطقه است که علاوه بر حفظ اقتدار نظامی روی مؤلفههای صلح نیز تأکید دارد، درواقع تهران برای به دست آوردن صلح گزینه جنگ را انتخاب کرده است.
پیامهای روشن تهران در روزهای اخیر مخاطبانی خاص دارد، پیشازاین آمریکاییها و برخی دیگر از کشورهای غربی تهدید کرده بودند که اگر ایران به اهدافی در مناطق اشغالی حمله کند مانع پاسخ رژیم صهیونیستی نخواهند شد، استقرار چند سامانه پدافندی جدید از سوی آمریکاییها در اردن و اطراف سواحل مدیترانه نیز به این ادعا صحت میداد.
آمریکاییها حتی برای محکمکاری پا را پیش گذاشته و جو بایدن در یک پیام مستقیم و البته رسانهای از ایران خواستند تا از درگیری بیشتر صرفهنظر کند، پایگاه خبری آکسیوس که اغلب اخبار نیمه محرمانه نظامی را منتشر میکند نوشته است که بایدن در یک کنفرانس خبری گفته که کشوش متعهد به حمایت از اسرائیل است و در صورت انجام عملیات از جانب ایران به حمایت از صهیونیستها خواهد پرداخت. البته این پیامهای تهدیدآمیز از جانب کشورهای غربی بهویژه آمریکاییها و انگلیسیها با واکنش قاطع ایران روبهرو شده است!
آیا ایران برای حمله به دیمونا تمرین کرده است؟
پیشازاین وزارت امور خارجه از طریق چند کانال منطقهای بهویژه عربی به واشنگتن هشدار داده است که اگر عامل سومی در عملیات ویژه ایران دخالت کند، ایران علیه آن ضلع نیز واکنش نشان خواهد داد، این پیام در عرف بسیار روشن بوده و نشان میدهد که پاسخ ایران تنها محدود به حدود فلسطین اشغالی نبوده بلکه از دریای عمان تا مدیترانه، حداقلیترین پهنه ضربه است.
اما این ضربات فرا جغرافیایی برای رژیم صهوینستی عواقب خطرناکتری خواهد داشته، یک منبع آگاه به «مشرق» خبر داده است که در صورت پیچیده شدن معادلات پس از عملیات تنبیهی، تنها راآکتور هستهای این رژیم منهدم خواهد شد.
این پیام روشن به معنای آن است که تهران در طی این عملیات ویژه تنها به دنبال بازدارندگی و استقرار صلح در منطقه بوده و در صورت افزایش تنشها باروی میز قرار دادن «پلن B» کلیت رژیم صهیونیستی را هدف قرار خواهد داد که نتایج آن برای دولتهای غربی بسیار گران و پرهزینه است.
دیمونا محلی حساس و مهم برای صهیونیستها جهت تولید سلاحهای کشتارجمعی بهحساب میآید و بهشدت نیز از آن دفاع میکنند و به عبارتی این منطقه برای صهیونیستها جنبه حیثیتی دارد، ضربه به این نقطه بار دیگر پس از طوفان الاقصی سیستم اطلاعاتی و نظامی دشمن را فلج خواهد کرد.
قابلتوجه آنکه پیشازاین و در دیماه سال ۱۴۰۰ و در جریان مرحلهای از هفدهمین رزمایش پیامبر اعظم (ص)، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای اولین بار حمله دستهجمعی پرندههای بدون سرنشین انتحاری را تمرین کرد که با اصابت و انهدام دقیق یک هدف مشابه نیروگاه دیمونا همراه بود.
البته پهپادهای انتحاری توانایی نفوذ به ساختمان اصلی این مجموعه هستهای را ندارند؛ مشخصاً تمرین پهپادی در آن سال تنها تمرینی برای مأموریت موشکهای بالستیکی بود که با سرعت بسیار بالایی روی آن شیرجه میروند.
به اعتقاد کارشناسان نظامی ترکیب سرهای جنگی باقابلیت مانور و همچنین حمله دستهجمعی پرندههای بدون سرنشین انتحاری بحث دفاع موشکی را برای هر نوع سامانه شناختهشدهای تقریباً ناممکن کرده و دیمونا را به دژی بیدفاع بدل خواهد کرد.
این پیام از سوی منابع آگاه در تهران بهخوبی نشان میدهد که بازی با تنش از سوی مقامات غربی و صهیونیستی تنها یک پوکر بیهدف در منطقه نبوده و ایران برای هر مرحله از طراحی عملیاتی برنامهریزی خاص پنهان و پیدا دارد.
نگاهی به رزمایشهای مهم نظامی کشورمان در بخش موشکی و پهپادی بهخوبی نشان میدهد که جمهوری اسلامی ایران با توجه به بحث دکترین بازدارندگی بهطور مداوم در حال رونمایی از نشانههای مشخصی مبنی بر توان تهاجمی بسیار سخت علیه دشمنان بوده که تنها اثر روحی روی دشمن نداشته و حالا در ساعت صفر میتواند عقبه لجستیکی دشمن را به دوره فلج شدگی کامل بکشاند.
خودت را کنار بکش!
ارزیابیهای اولیه از نحوه کنشها و واکنشها پس از عملیات ویژه و تنبیهی ایران بهخوبی نشان میدهد که بهترین گزینه برای طرف آمریکایی آن است که خود را در مهلکه بیرون کشیده تا تهران بتواند با پاسخی مقتضی بازدارندگی و صلح نوینی را علیه تروریسم در منطقه تعریف کند، این اقدام از چند سو به سود طرف غربی نیز خواهد بود، آمریکا از یکسو در باتلاق منطقه گرفتارشده و در سوی دیگر در آستانه انتخابات داخلی قرار دارد، بهترین گزینه برای بایدن در شرایط فعلی دوری از هر نوع تنش در همراهی با رژیم صهوینستی است.
البته طرف آمریکایی میتواند بهعنوان یک نیروی سوم در کنترل تنشها مؤثر نیز باشد تا به امروز تمام تلاش امنیتی و نظامی طرف غربی برای مهار ایران شکستخورده است، واقعیت آن است که راهاندازی جنگ روانی، استفاده از گروهکهای تروریستی بهعنوان نیروی پیشرو برای مهار ایران، استفاده از ابزارهای فرقهای در سوریه و لبنان و حتی لغو معافیتهای تحریمی برای کنترل پاسخ ایران بهصورت کامل شکستخورده است.
تنها گزینه روی میز آن است که آمریکاییها در برابر شروط مقاومت تسلیمشده و عرض دیپلماسی در منطقه را باز کنند؛ این اقدام با دادن تعهد درباره عدم تجاوز صهیونیستها در رفح و نیز تلاش برای آتشبس در غزه امکانپذیر بوده و به عبارتی پنجره دیپلماسی هنوز باز است، در صورت بسته شدن آخرین منفذ امکان بازگشت به نقطه قبلی از بین خواهد رفت.