ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
اطلاع رسانی

با توجه به افزایش هزینه‌های تولید روزنامه در چند ماهِ اخیر، و تلاش ما در راستای ادامه انتشار روزنامه «اترک» به‌روال معمول و حفظِ کیفیت و تیراژ روزنامه، ناگزیر به حذفِ امکان بازدید رایگان سایت و به‌تبع آن فروشِ آنلاین مطالب از طریق سایت هستیم. بنابر وضعیتِ اقتصادی اخیر، خاصه گرانی و نبودِ کاغذ موردنیاز برای انتشار روزنامه، در صورتی‌ که متقاضیِ بازدید از سایت روزنامه هستید و جهتِ یاری به امر فرهنگی و امکان ادامه انتشار روزنامه در این مسیر نیز ما را همراهی کنید.

چانچه تا اکنون عضو سایت نیستید، بر روی گزینه ثبت نام کلیک کنید.

چنانچه قبلا ثبت نام کرده‌اید، بر روی گزینه ورود به سایت کلیک کنید.

خبرهای روز

وجه تسمیه اماکن بابا موسی و بابا امان در بوته نقد و نظر

یادداشت- دکتر حسن ستایش

 

 

بابا موسی  نام کوهی در  بخش مرکزی شهرستان بجنورد است که در 5 کیلومتری شمال این شهر قرار دارد. جهت کوه شرقی-غربی است و مختصات جغرافیایی قله آن 57 درجه و 19 دقیقه و عرض 37 درجه و 24 دقیقه و ارتفاع قله غربی آن 1503 متر و قله شرقی آن  1478 متر بالاتر از سطح دریا می باشد . این کوه یکی از ارتفاعات آلاداغ محسوب می شود.

از جانب دیگر ادامه  این کوه به سمت شرق به تپه ای به نام بابا امان منتهی می شود که در دامنه آن چشمه ای پرآب جاری است و دهی نیز به همین نام در همان حوالی واقع شده است.  این روستا با مختصات جغرافیایی طول57 درجه و 43 دقیقه  و عرض 37  دقیقه و 47 درجه و ارتفاع  1012 متر از سطح دریا در 14 کیلومتری شمال شرقی بجنورد قرار دارد.

در مورد کوه بابا موسی اعتماد السلطنه در مطلع الشمس (ص133)  ذکری از این کوه به میان آورده است ؛ ولی  حکیم الممالک نویسنده سفرنامه دوم ناصرالدین شاه در روزنامه سفر خراسان (ص 347 )  از  آن به نام «نخجیرکوه» یاد می کند؛ که البته نه در تاریخ و نه در حافظه تاریخی مردم منطقه این عنوان هیچ سابقه ای ندارد. به نظر می رسد در پرس و جوی محلی نام این کوه را اشتباه به عرض ملوکانه رسانده اند. مضافاً به اینکه اصطلاح« نخجیرکوه» اکنون هم به گوش اهالی منطقه ناآشناست.

البته اگر چنین عنوانی برای کوه بابا موسی در میان مردم آن زمان رواج داشته باشد حتماً مقطعی بوده است؛ زیرا مدتها قبل از حضور موکب شاه در بجنورد این کوه به همین نام (بابا موسی) مشهور بوده است. مثلاً صاحب جهانگشای نادری اشاره ای به این کوه کرده است و در صفحه 563  این کتاب می گوید گرمخان از جنوب به کوه بابا موسی متصل است. اما  بابا امان در مرآه البلدان فقط جزء بلوک حول و حوش اطراف بجنورد قلمداد شده است.

پیش از آوردن هر وجه تسمیه ای در مورد این دو مکان جغرافیایی ذکر این نکته ضروری است که بابا امان هم موضوع جاینام شناسی است هم  آبنام شناسی؛ یعنی هم نام روستایی از توابع بجنورد است و هم نام چشمه ای است در دامنه یک تپه که آب آن از طریق رودخانه سُمبار روانه اترک می شود.

اینکه بابا امان ابتدائاً نام یک آبنام بوده است یا جاینام، مسلماً نام یک آبنام بوده است؛ که بعدها روستای بابا امان  نام خود را از چشمه مجاور خود برگرفته است. چون مردمان در  قدیم الایام عشایر و چادرنشین بودند و برای زراعت و چرای دام خود معمولاً اول سراغ اماکنی می رفتند که از آب و آبادانی برخوردار باشد تا اماکن دیگر. در حقیقت؛ چشمه ها، رودخانه ها، آبگاهها و علفچرها مهمتر و حیاتی تر از سکونتگاهشان قلمداد می شد. بنابراین می توان گفت که ابتدا چشمه بابامان مورد توجه مردم قرار گرفته و نامگذاری گردیده  است و سپس روستای نزدیک آن  بابا امان نامیده شده است.

چشمه باباامان که اکنون به تفرجگاه بابا امان تبدیل شده است از قدیمی ترین چشمه های ایران است که ناصرالدین شاه در اولین سفر خود به بجنورد می گوید: بابا امان دو سنگ آب از آن جاری است که وارد کوه کمر می شود و به سیمبار می رود و از آنجا داخل رودخانه اترک می گردد.

وی در مورد وجه تسمیه روستای بابا امان داستانی را که بین مردم این روستا شایع است این گونه نقل می کند: «بابا امان از قراری که گفتند وجه تسمیه اش این است که در زمان قدیم یک امامزاده به این ده آمده بود. اهل ده خواسته بودند امامزاده را بکشند؛ امامزاده دویده خود را بغل پیرمردی انداخته و گفته بود بابا امان! همان پیرمرد سر امامزاده را بریده بود. به این جهت این قریه موسوم به بابا امان شده است» (سفرنامه خراسان، ص 131).

اگر این داستان را مفروض بگیریم اتفاقی که بر سر این امامزاده افتاده است این را می رساند که گویی بابا امان تا قبل از این ماجرا بی نام و نشان بوده است که البته چنین چیزی بعید می نماید. البته ممکن است این شخص برای تأمین جان خود دست به دامان آن پیر مرد شده باشد و یا به بقعه امامزاده اسماعیل در کنار چشمه ای که اکنون به بابا امان شهرت دارد پناه آورده باشد؛ اما صرف فریاد «بابا امان !» از زبان یک امامزاده در ادبیات جاینام شناسی چیزی نیست که بتواند وجه تسمیه یک روستا باشد بلکه معقول آن است که مانند سایر جاینامها نام آن امامزاده را روی آن ده بگذارند. وانگهی چنانکه گفتیم قبل از نامگذاری روستای باباامان چشمه ای با همین نام وجود داشته است و این پیشینه وجه تسمیه فوق را برای روستای بابا امان از درجه اعتبار ساقط می سازد.

در مورد علت نامگذاری اماکن بابا موسی و بابا امان سه نظریه وجود دارد:

نظریه اول: وجود مقبره های بسیاری از امامزاده ها یا بزرگان دین در دامنه کوهها دلیلی برای نامیدن کوهها به نام آن بزرگان بوده است که برخی از آنها نیز به بابا شهرت دارند؛ مانند کوه باباپیر (اصفهان)، کوه بابا احمد (فریدونشهر). همچنین چشمه های زیادی در کشور منسوب به همین باباها هستند که می توانند لقب امامزاده ای باشند مانند: غار و چشمه بابا حیدر (شهر کرد) و کوه و چشمه بابا حمید (خلجان تبریز).

با توجه به اینکه کسی که از شر دشمنان به آن پیرمرد پناه جسته امامزاده بوده است باید امامزاده اسماعیل نیز که در دامنه تپه بابا امان و در مجاورت چشمه ای به همین نام مدفون است ملقب به بابا امان باشد؛ چنانکه امامزاده سید حسین در شهرستان اسفراین که مقبره آن در دل کوه قرار دارد  به بابا قدرت مشهور است. سهام الدوله بجنوردی هم در سفرنامه های خود (ص ۱۵۴)  از این امامزاده به عنوان معصوم زاده بابا امان یاد می کند. این نشان می دهد غار یا پناهگاهی که بابا امان بدانجا پناه برده همین مرقد فعلی امامزاده اسماعیل بوده است ولی دخمه هایی که در ضلع شرقی کوه وجود دارد ممکن است مأمن و پناهگاه بابا موسی باشد. اما مدفن او مشخص نیست.  

قابل ذکر است گروهی از سادات که در زمان امویان و عباسیان در معرض تهدید و آزار و ستم خلفا قرار داشتند و برای مصون ماندن از خطر جانی به ایران پناه آوردند. آنها در حین فرار از دست دشمنان به ناچار در کوه های سخت و صعب العبور اقامت می کردند و در همانجا از دنیا می رفتند.

فرضیه دوم: ممکن است باباهای مذکور دو تن از شیوخ متصوفه باشند که در این منطقه به فعالیت دینی مشغول بوده اند. حضور بابا امان و بابا موسی  و صوفیان دیگر مانند بابا قدرت و بابا قزل در خراسان شمالی می تواند حکایت از جنبشی به نام  طریقت بابائیه داشته باشد (البته بابا توکل گلیان در این رده قرار ندارد). این طریقت  اولین بار توسط بابا الیاس خراسانی  به مخالفت با عملکرد و عقاید دولت عثمانی در آسیای صغیر به راه افتاد. پیروان بابا الیاس همچون بکتاش ولی در خراسان که لقب بابا را با خود داشتند راه او را ادامه دادند.

طبق این نظریه، بابا موسی و بابا امان از شیوخ سلسله بابائیه بودند که در اوایل قرن هفتم هجری قمری برای نشر عقاید خود به این منطقه آمدند اما با مخالفت و برخورد شدید مردم و حکومتها مواجه شده و برای فرار از دست دشمنان  به کوه پناه بردند. کوه هایی که این دو بابا بدانجا پناه آوردند همین کوههای بابا امان و بابا موسای فعلی هستند که نامشان بر آنها نهاده شده است.

نظریه سوم: از نظر واژه شناسی « بابا» یک کلمه مادی است به معنی پدربزرگ که در معنای پدر هم به زبانهای ترکی و فارسی و ... راه یافته است.  این لفظ نخستین بار به مبدأ پیدایش بشر یعنی بابا آدم یا حضرت آدم (ع) اطلاق شده است. در دوران باستان به دلیل اینکه ترکها عقیده داشتند که بابای بزرگ آنها از کوه آفریده شده است از واژه بابا به معنای کوه استفاده کردند (نگاهی به واژه های اساطیری آذربایجان،ص76). لذا در گستره جغرافیایی خراسان و آذربایجان و فارس که ترکها سکونت داشته اند تعداد زیادی از اسامی کوهها را می بینیم که یا فقط « بابا» نامیده شده اند؛ مانند کوه بابا در شمال افغانستان و یا با ترکیبی از بابا و اسمی دیگر، نامگذاری شده اند؛ مانند: باباکوهی، حیدربابا، بابا پیر، بابا نظر و بابا منیر و بابا انار، بابا داغ، بابا مقصود، کوسه بابا .

در خراسان شمالی  نیز کوههایی به همین منوال نام گذاری شده اند مانند کوه بابا (در جاجرم)، کوه بابا قزل (در روستای چهاربید) و کوه بابا بلند (بلند ترین قله آلاداغ) . نامهایی که در ترکیب با کلمه «بابا» مورد استفاده قرار می گیرند همان اقطاب، مرشدان و صوفیانی هستند که بعد از حمله مغول عقاید و سبک زندگی خاصی را در پیش گرفتند. در واقع زاهدانی که گوشه ای را برای عبادت و انزوا اختیار می کرده اند «بابا»  نامیده می شدند (نام مکانهای جغرافیایی در بستر زمان،ص158).

بنابراین  نامگذاری روی کوه بابا موسی و تپه بابا امان که در مجاورت آن چشمه و روستای بابا امان قرار دارد بی ارتباط با این وجه تسمیه نیست که دو تن از شیوخ اهل تصوف  به نام موسی و امان، به طور انفرادی و در شرایطی متفاوت به گوشه ای از این ارتفاعات پناه جسته و در خلوت خود به عبادت و ریاضت مشغول بوده اند. 

در مورد وجه تسمیه اماکن بابا امان و بابا موسی  به دلیل کمبود منابع بیش از این نمی توان داد سخن داد و  همین مقدار  هم شایسته است در بوته نقد و نظر  صاحب نظران و همشهریان اهل تحقیق قرار گیرد شاید افق روشن تری در برابر نگاهمان نمایان شود.

تبلیغ

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
ویژه نامه
تبلیغ پرتال استانداری خراسان شمالی
بالای صفحه