غرب همیشه تمدن خود را بهجای تمام تمدن گرفته است و درصدد برآمده (نه امروزه جلو چشمانمان هست که تا دیروز بلند تاریخی) تا اندیشه خود را بر همگان جهان تحمیل کند ولو با اعمال قوه قهریه!! و این سخن روزهای گذشته نتانیاهو نیست که میگوید «ایرانیان بربرند!! و ما در برابر وحشیها باید ایستادگی کنیم و هدف ایرانیها، آمریکا و فروپاشی غرب است.» بلکه «بربر خواندن ما؛ یک گمراهی قدیمی و تاریخی است...» غرب از یونان قدیم که میگفت (یعنی همه آنان که از سرزمین هلاس برنخاستهاند؛ بربرند) تاکنون که؛ رئیس اتحادیه اروپا گفت که «غیر از باغ اروپا همگان در جنگل زندگی میکنند»؛ بربر را غیر خودی و آن دیگری وحشی؛ خطاب میکرده است؛ و نتانیاهو؛ نیز دوباره آن را بعد از دو هزاروپانصدسال تکرار کرد که ایرانی جماعت بربر است و تمدن در برابر توحش ایستاده است.
آن چنانکه منتسکیو متأخر، بومیان آمریکایی را ملتهای وحشی خواند و بعد همنسل کشی سرخپوستان در آمریکای شمالی اتفاق افتاد؛ سخن او ما را به یاد استرابون یونان باستان میاندازد که نقل میکند؛ به اسکندری که آمد و تخت جمشید شکوهمند عصر خود را به آتش کشید گفته بود؛ اسکندر، با یونانیان معامله دوستی و با همه ملتهای بربر؛ معامله دشمن کن!! (دیدیم که ترامپ؛ از برجام که معامله با دشمن بود خارج شد و اروپا هم که دنباله او بود اجراییاش ننمود).
آنها هنوز هم دو ماراتن را که نماد شکست ایران بود را برای حمل مشعل المپیک که اکنون در پاریس برقرار است برای تحقیر ما خاموش نکردهاند و داد سخن میرانند که «ماراتن باید برای غرب؛ حکم زیارتگاهی داشته باشد که توفق غرب بر جماعت بربر است».
این تفکر شوم امروز از زبان نتانیاهوی درمانده؛ بلند شد. آنهم در مجلس رم باستان آمریکایی؛ تمدن غربی که خود را روح برتر ماراتن و سالامیس میدانست و میداند که مثلاً روح بر ماده عقل بر آزادی (بربر ایرانی) پیروز شد.
پشه ای در نیمه شب
میدانیم بین سخن مورخان یونانی و رومی که پیروزی میلتیادس و تیمیستوکلس و کیمون برقشون داریوش و خشایار شاه را با این تعبیر که «این پیروزی آینده عقل را نجات داد» بانکات نتانیاهو؛ مبنی بر اینکه «غلبه جهان آزاد بر ایران؛ باید تحقق یابد؛ چه فرقی است؟ سخن و سطح دشمنی غرب را میرساند که با تحقیر یکی از باشکوهترین تمدنهای بشری یعنی تمدن ایرانی که هگل آن را «اول تمدن جهان مینامد» خود را به آن راه کج میزند؛ یعنی آهای ایرانی جماعت؛ آنگاه ما (غرب)؛ بین دیروز و امروز ایران تفاوتی نیست. میدانیم که بودند البته مثل آیسخولوس که در ماراتن علیه ایران جنگیده بود؛ آواز سربازان ایرانی اینگونه توصیف میکرد که «تیراندازان قهار و سواران هولانگیز و شجاع و مصمم که در کارزار مایه وحشت ما بودند» حالا بیبی نتانیاهو برای دلگرمی ارتش کودک کشش؛ ما را همچون اعقابش؛ گلهای بربر از آسیاییان که قامت اش زیر تازیانه خمیده شده» میداند.
نتانیاهو؛ حتماً میداند که کنت دوگوبینو؛ همین اواخر نوشت «سرچشمه همهچیز در آسیاست» و ما میدانیم که غرب از زمان جنگهای یونان؛ مارا یا اصلاً نشناخته و یا بد شناخته است.
نتانیاهو که ما را بربر میداند و تاکنون چهل هزار نفر بیدفاع را تنها در غزه کشته است و جنایتکار جنگی شناختهشده است؛ نمیداند مردان بسیار نامدار آتن و اسپارت؛ در قالب پناهنده و تبعیدی و سرباز و ندیم و پزشک و سفیر؛ در برابر عظمت شهرهای ایران (مدنیت)؛ دستبهدهان مانده و کرنش میکردند؟! هیپیاس و دماراتوس؛ شاه اسپارت؛ تیمستوکلس فاتح سالامیس و... همه به شوش که در برابر شهر آتن بوده به پناه میآمدند؛ و آن اسپارتی که به عظمت رسید؛ درنتیجه حمایت ایران بود.
غرب میداند که ایران بوده و ماند و همچنان بازنخواهد ایستاد. آنان که در برابر ما بودند از آشور و کلده مصر و آتن اسپارت مقدونی و روم شرقی و... زوال یافتند. ما اسکندر را ایرانی کردیم آن چنانکه عباسیان را و بعد چنگیز و مغول و تیمور را، آنگاه غرب ما را بربر میخواند؛ ما بربریم؟!
آن چنانکه عمر دراز ایران؛ زبانزد هست؛ یونان یک واقعه افتخارآمیز بود رخت بربست و عظمت روم جز پردهای از یک نمایش نبود و گم شد و اسراییل بیبی (نتانیاهو) هم؛ شبیه بال زدن پشهای در نیمهشبی است؛ خواهد رفت آن چنانکه آمریکای سیصدساله جوان؛ همچون خرمگس؛ در برابر ایران سالخورده به درازای تمدن بشری؛ هم به گوشه عزلت اقیانوسی خود فرو خواهد رفت...
ایران ملتی واحد
اگر ایران قدیم را که ملتی واحد بود و مقابل بابل ایستاد و مصر فراعنه را زیر فرمان خود درآورد و در مقابل آتن قد برافراشت و اسکندر را اسیر خود کرد و با روم و بعد روم شرقی به کارزار برخاست و در دوران متأخر؛ پرتغالیها را از هرمز بیرون انداخت (البومرک ای که آمده بود تا آتش!! کیش محمدی را خاموش کند) و در عصر جدید؛ همزمان در برابر روسیه و اروپا و عثمانی در صفویه ایستادگی کرد و نادر داشت که دشمنان را بر سر جای مینشاند و اگر حاکمش نالایق میشود؛ مردمش؛ رئیس دلواری میشوند و مقابل انگلیسیها در بوشهر میجنگند؛ و نمیگذارند که پرچم محمد (ص) به دست ملکه بریتانیا بیفتد و بعد متأخرتر؛ انقلابی شکوهمند را برپا میکنند و هشت سال مقابل تمام قدرتها؛ مقاومت دارد و... . و اینها همه را نداند؛ هرگز تاریخ را ندانسته؛ و ایرانی جماعت را درک نکرده است!
آنوقت بیبی نتانیاهو؛ میگوید «ما بربریم!!»
افتخار ماست که آدم کشی؛ همچون نتانیاهو؛ ایرانی را بربر میداند؛ آنکه خود آدم نبوده و ددمنش هست اگر مارا آدم حساب میکرد باید در آدمیت خود شک میکردیم!!
وقتی غربیها و مورخینش؛ با نگاه شرق شناسانه؛ بیست قرن است که خشایار شاه ایرانی را که سازمان دهندهای برجسته بود (هرودوت مینویسد): «خودکامه؛ حقیر؛ ناتوان؛ بزدل؛ فاسد؛ و...» اینک هم باید؛ نتانیاهو؛ این جنایتکار بینالمللی مارا بهعنوان ایرانی؛ بربر بداند!!
حرف هرودوت درباره ایرانی؛ همانقدر درست میآید که همو درباره؛ مورچگان هندوستان نوشت؛ «از سگ کوچکتر و از روباه بزرگترند!!!»
ریشه سخنان نتانیاهو به بنمایه تمدن غرب برمیگردد که او نیز بخشی از آن است. وقتی پلوتارخوس؛ اسکندر را برابر آسیا و جهان میخواند باید که فردینادیوستی هم بگوید اسکندر و فتح جهان؛ که یعنی ما همیشه عین و برابر جهانیم!! بعد اضافه میکند و مینویسد «تاریخ یونان با تاریخ جهآنیکی شد؟»! حالا غرب هم؛ مدعی است و خود را برابر همه جهان میدان که جهان مقابل بربر است و میگوید ما عین جهانیم!! یعنی ما مرکز تاریخیم؟!
آنها که از ما (غرب مرکز جهان) دورند؛ وحشی و بربرند!!
شاید وجه دیگر سخنان نتانیاهو آن است که؛ او هم بعد از دو هزار و پانصدساله؛ از شنیدن نام ایران وحشت دارد. آن چنانکه هرودوت در تاریخش مینویسد که «یونانیها حتی از شنیدن نام مادها وحشت داشتند؛» آیسخولوس خطاب به داریوش بود که نوشت: «جرت ندارم که به تو نگاه کنم چون ترس مرا فرامیگیرد»
و بعد از همان قماش؛ دانشجویان و دانشگاهیان آمریکا را که طرفدار آیه الله آن دو از مواضع ایشان در مسئله غزه دفاع میکنند؛ را به باد تازیانه میگیرند بهمانند قدیم؛ که یعنی تهمت ماد پرستی (ایراندوستی) درد پنهان یونان مفلوک بود!؟ و در آن عصر هم؛ نهضت ایرانپرستی چندان انتشار یافت که یونانیها (اکنون آمریکایی- اسراییلی) یکدیگر را به خیانت به کشور متهم میکردند...
نتانیاهو نسبت به ما کینه دارد؛ این تنها کینه او نیست؛ کینه غرب به ماست؛ جدید هم نیست! کهنه کینه ایست!
دشمن خونی ایرانی
و یونانیها نوشتند که «تا آن زمان که خورشید بر گرد زمین میچرخد؛ آتنیان؛ دشمن خونی ایرانیان خواهند بود»(پلوتارخ)
و بعد سوگند یادکردند و عهد بستند که «کینه نسبت به ایرانیان را برای فرزندانشان به میراث بگذارند» و «تا زمانی رود بهطرف دریا و زمین بارور و نوع بشر برقرار هست؛ آن کینه باقی خواهد ماند» و بعد آن زن سلیطه آمریکایی وندی شرمت میگوید «ژن ایرانی نیرنگ و فریب است» یعنی قدیم و جدید را یکی میکنند و تاریخ را برای امروز؛ میخواهند!! و آنیکی اروپایی؛ ما را درنده ساکن جنگل و خود را باغ مینامد و اینک بیبی نتانیاهو هم دم درآورده و زیادهگویی کرده و ایرانی را بربر مینامد؛».
غربان میراث حقد و کینهورزی دیروز را؛ (تاریخ یونان قدیم) تا به اکنون بهعنوان میراث پدری و ابا و اجدادی خود حفظ کردهاند... که یعنی ما با ایرانیها پدرکشتگی داریم. در حقیقت کینه نسبت به بربرها (ایران) و تقدیس اروپا جدید نیست؛ این میراث از زمان هرودوت؛ به غرب جدید رسیده است که ما را «هیولایی زشت و بربر مجسم کردهاند؛ علیالدوام!!»
یکبار دیگر نمایشنامه ایرانیان؛ نوشته آیسخولوس که مشتمل بر ۱۰۷۷؛ شعراست؛ را بخوانیم. شرور خوانی نتانیاهو نیز از این متن نشات گرفته است؛ «بربر بیگانه»؛ «ایران و متحدانش؛» همه بربرها؛ «کشتیهای بربرها؛» بربرهای کشتهشده درماراتون»....
حالا آمریکای زار با رفیق گرمابه و گلستانش؛ نتانیاهو؛ حرف ایسخولوس را تکرار میکنند که هزاران سال پیش گفت «اکنون ایرانیان؛ بر راههای پهناور دریاها راهیافتهاند و جرت آن را یافتهاند که در کشتی بنشینند و فراخنای مقدس آبها را بنگرند؛ آنها همچون دستهای از زنبوران عسل؛ در پی فرمان به راه افتادهاند و از دماغههای دریایی گذشتهاند. (ایرانیان ص ۱۱۵)
حالا غرب مثل تاریخ قدیمش آنچنانکه متحیر و مبهوت مانده بود که سبب شکستش چه میتواند باشد، میگفتند؛ «آیا سلاح پرتابی و کمان ایرانی بربر است که پیروز شده؟» و امروز هم همان را تکرار میکنند و میگویند «آیا پهبادهای ایرانی در اوکراین و عراق و سوریه و لبنان و یمن و غزه و... است که دمار از روزگار ما درآورده؟!»
و بعد به فکر فرو میروند که ما شکست خوردیم و هرروز به عقب کشیدیم و دیگر سلطه سابق را بر غرب آسیا نداریم و با جماعتی ایرانی روبرو هستیم که آنان فرزندان امپراتورند!!
منتظر قاصدک
ما اجازه تقسیم زمین به باغ و جنگل را نمیدهیم
حالا آرزوی غرب و همچون نتانیاهویی و.. آن است که با همان کینه و دمنشی که در غزه کردند و میکنند؛ با ایرانی جماعت هم بکنند؛ خبر بدبختی ایران برای آنان خوشبختی است؛ آنها آنقدر دست به نیرنگ و جنگ و توطئه زدهاند تا با چشمان سر؛ بر زمین افتادن کل ایران را ببینند؛ و بگویند «سپاه ایران بهتمامی نابود شد!!»
آنها هم؛ مثل یونانیها و رومیها و.. منتظر قاصدک سالامیس اند؛ که بعد از نابودی ایران بگویند «بهراستی پس از شب سیاه اکنون روز بسیار روشنی است» و پس صدای نتانیاهو؛ صدای غرب امپریالیست است؛ دیوی کینهکش و شیطانی شریر و نابکار و بزرگ!؛ که منتظر است تا خانه (ایران) را تخریبشده ببیند و ملت ما را در سوگ آن؛ و بعد با سخن ارسطو که میگفت «یونانی حق دارد بر بربرها حکومت کند» و جشن پیروزی بگیرد و بعد/مجلس؛ کنگره/ روم؛ آمریکایی؛/ ۵۲ بار بزرگترین جنایتکار قرن را ایستاده تشویق کند!!
اما و هزار اما ایران هرچند؛ تاریخ درازی دارد هنوز؛ پابرجاست و زنده و نمرده است و ما اجازه نخواهیم داد که گستاخان؛ در منطقه نفوذ طبیعی ما؛ در فلات ایران و پنج دریایش؛ و در سرزمین زیبایی که وسط و میانه کره هست؛ ارباب و خواجه راه بیندازند و دوقطبی متمدن و وحشی بکنند و آن دیگری بسازند و جهان را به اقلیت غرب و اکثریت بربر؛ تقسیم کنند و تبر بردارند و خود را در باغ ببینند و مابقی را در جنگل؛ بنشانند.....
نخواهیم گذاشت....