انقلاب در روستاهای شمال خراسان
وضعیت نابسامان روستاهای استان
یادداشت – دکتر برات شمسا
شـرایط زنـدگی مـردم استان خراسان شمالی و روستاهای اطراف آن در دوره پهلوی دوم بسیار نابسامان بود. این وضعیت در شهرستان شـیروان به گونهای بود که از سوی وابستگان رژیم هم مورد انتقاد قرار گرفت. عبـدالعظیم ولیـان - وزیر تعاون و امور روستاها- از جمله کسانی بود که در جلسه فراکسیون پارلمانی حزب ایـران نوین از فقدان امکانات رفاهی اولیه زندگی در روستاهای شیروان انتقاد کرد. او در جلسهای که در روز ششم اردیبهشت سال 1350 برگزار شد، در این باره چنین گفت: «از 8 هزار روستا فقط 253 قریه دارای مدرسـه هسـتند و 700 آبـادی دارای حمـام میباشند و اکثراً فاقد آب آشامیدنی و برق هسـتند. بـرای نمونـه دو سـال پـیش در مسافرت خراسان از شیروان میگذشتم، از نزدیکی قریهای عبور میکردم، روستائیان جلو مرا گرفته من پیاده شدم؛ گفتند برق فشار[قوی] در نزدیکی ده ماست و به ما برق نمیدهند. تقاضا میکنیم فقط مسجد قریه را با یک رشته برق روشن کنند که مـا در آنجا عبادت خدا را بکنیم. من وزیر با قدرت، مدت دو سال است برای انجام خواسـته مردم این روستا فعالیت میکنم، ولی نتیجهای نگرفتم.» علاوه بر نعمت روشنایی، در زمستانها مردمان روستاها با تأمین نفت جهت گرم کردن خانهها با مشکل مواجه بودند، جادهها هم وضعیت مناسبی نداشتند و با اولین بارش و نزولات جوی رفت و آمد قطع میشد.
وضعیت در راز و جرگلان هم اسفبار بود. روستاهای سنگسار، اشرفدره و قرایی از توابع منطقـه گیفـان راههای مواصلاتی نداشتند، در نتیجه به علت فقدان راه ارسال مواد سوختی و نفت در زمستانهای سرد این منطقه امکانپذیر نبود. در سال 1355، 72/7 درصد از خانهها در شهرستان -بیشتر مناطق روستایی- از مصالح بیدوامی چون گل و چوب بنا شده بودند. غالب روستاها و آبادیها، و گاه دهستانها نیز فاقد مدارس ابتدایی و راهنمایی بودند، و دانشآموزان حتی در صورت تأمین مخارج سنگین تحصیل، میبایست به شهر کوچ میکردند.
این در حالی است که در همین زمان و به مناسبت برگزاری جشنهای مختلف از جمله جشنهای 2500 شاهنشاهی هزینههای هنگفتی از جیب مردم ایران صرف عیاشی و خوشگذاری خاندان سلطنت شد. اما حکومت در رویارویی منطقی با منتقدین برپایی جشنها دستور داد تا افراد بومی و افرادی که به این منطقه وارد میشوند مورد شناسایی و «نسبت به گفتار وعاظ در شهر و قراء و قصبات توجه شود و در ایـن بـاره، از متنفذین محلی و دهبانان و صاحبان مساجد و تکایا نیز تعهد لازم اخذ شود.»
برخوردهای خشونتآمیز و خفقانآور حکومت با هر گونه انتقاد و اعتراضی باعث شد تا در دهه پنجاه برخی به حرکتهای مسلّحانه و چریکی روی بیاورند و اطلاع از فعالیتها و مبارزات چریکی به شهرها و روستاها هم کشیده شد. در گزارش ساواک آمده بود که حسین سحرخیز عربانی کارمند دادگاه شهرستان اسفراین کتاب مضره انقلاب تکاملی اسلام ترجمه[نوشته] جلالالدین فارسی را در اختیار دارد در همین زمان و در روستای ایزی از توابع شهرستان اسفراین، دستگاهی شبیه به یک فرستنده کوچک پیدا و «دستگاه مزبور لاک و مهر شده و جهت رسیدگی و تشخیص نوع دستگاه با پیـک بـه شهربانی استان خراسان»تحویل شهربانی داده شد. ادامه دارد