مذاکرات عمان؛ امید به دیپلماسی در سایه تردیدها
سرمقاله
امروز، روز مهمی برای ایران، آمریکا، و خاورمیانه است. مذاکرات میان تهران و واشنگتن پس از سالها توقف، در مسقط، پایتخت عمان، از سر گرفته میشود. این گفتوگوها، که ایران بر غیرمستقیم بودن آن تأکید دارد و آمریکا خواستار مذاکره مستقیم است، بار دیگر نگاهها را به سوی خود جلب کرده است. اما آیا این مذاکرات میتواند گرهای از مشکلات پیچیده میان دو کشور باز کند؟ یا تنها نمایشی دیپلماتیک خواهد بود که به سرعت در گرداب اختلافات فرو میرود؟
بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که شکل مذاکره – مستقیم یا غیرمستقیم – چندان اهمیتی ندارد. آنچه مهم است، نتیجهای است که از این گفتوگوها به دست میآید. آیا دو طرف ارادهای واقعی برای حل مسائل دارند؟ آیا میتوان به کاهش تنشها و گامی به سوی ثبات در منطقه امیدوار بود؟ این پرسشها در حالی مطرح میشود که پیش از آغاز مذاکرات، گروهها و افرادی که منافعشان در تداوم تحریمها و تنشها نهفته است، تلاشهایی برای سنگاندازی در مسیر این گفتوگوها انجام دادهاند. خوشبختانه، درایت طرفین تا این لحظه مانع از موفقیت این تلاشها شده است. این خود نشانهای است از وجود ارادهای برای حل مشکلات، اما باید دید آیا این اراده در عمل نیز به نتیجهای ملموس خواهد رسید.
با این حال، نمیتوان چشم بر واقعیتهای داخلی بست. روز گذشته در بسیاری از تریبونهای نماز جمعه، سخنانی در مخالفت با مذاکرات شنیده شد. این اظهارات، در شرایطی که هنوز هیچ مذاکرهای آغاز نشده و هیچ نتیجهای مشخص نیست، نه تنها به نفع منافع ملی نیست، بلکه میتواند فضای دیپلماسی را مسموم کند. آیا بهتر نبود به جای پیشداوری و موضعگیریهای شتابزده، منتظر نتایج اولیه این گفتوگوها میماندیم؟ مذاکره، حتی اگر به نتیجه نرسد، فرصتی است برای سنجش نیتها و آزمون ارادهها. بستن درهای گفتوگو پیش از آغاز آن، چه سودی برای کشور و مردم دارد؟
در عرصه بینالمللی نیز، تحولات مرتبط با این مذاکرات مورد توجه قرار گرفته است. سفر استیو ویتکاف، مذاکرهکننده ارشد آمریکا، به روسیه و دیدار احتمالی او با ولادیمیر پوتین، گمانهزنیهایی را برانگیخته است. برخی رسانههای جهانی مدعیاند که این سفر ممکن است با موضوع مذاکرات ایران مرتبط باشد. اگرچه صحت این ادعاها هنوز تأیید نشده، اما چنین تحرکاتی نشاندهنده پیچیدگیهای دیپلماتیک در پشت صحنه است. نقش قدرتهایی مانند روسیه و چین، که از این مذاکرات استقبال کردهاند، نیز نمیتواند نادیده گرفته شود. آیا این کشورها میتوانند به عنوان میانجی یا حامی، به پیشبرد گفتوگوها کمک کنند؟
در فضای مجازی، بهویژه در شبکه اجتماعی ایکس، بحثها درباره مذاکرات عمان داغ است. برخی کاربران با خوشبینی از این گفتوگوها به عنوان فرصتی برای کاهش فشارهای اقتصادی و بهبود روابط بینالمللی یاد میکنند. در مقابل، گروهی دیگر با بدبینی، آن را تلهای از سوی آمریکا میدانند و هشدار میدهند که نباید به وعدههای واشنگتن اعتماد کرد. این دوگانگی در افکار عمومی نشاندهنده حساسیت موضوع و اهمیت شفافیت در اطلاعرسانی است. آنچه مسلم است، مذاکرات پیشرو آزمونی برای هر دو طرف خواهد بود: برای ایران، فرصتی است تا نشان دهد در دفاع از حقوق خود مصمم است و برای آمریکا، آزمونی است تا صداقت خود را در ادعای حل دیپلماتیک مسائل به اثبات برساند.
در این میان، اظهارنظرهای برخی مقامات کنونی و پیشین ایران نیز توجه رسانههای داخلی و خارجی را جلب کرده است. این سخنان، که گاه با لحنی تند یا احساسی بیان شدهاند، در شرایط حساس کنونی میتوانند به سوءتفاهمها دامن بزنند. بهتر بود در آستانه مذاکرات، فضای عمومی با آرامش و تمرکز بر منافع ملی همراه میشد، نه با اظهاراتی که ممکن است دستاویزی برای طرف مقابل فراهم کند.
مذاکرات عمان، چه به نتیجه برسد و چه نرسد، پیامی روشن دارد: دیپلماسی هنوز زنده است. در جهانی که تنش و درگیری به سرعت میتواند همهچیز را نابود کند، نشستن بر سر میز گفتوگو، حتی با تردید و احتیاط، گامی به سوی امید است.
ما در روزنامه اترک امیدواریم این مذاکرات، هرچند دشوار، به نتایجی منجر شود که به نفع مردم ایران، منطقه، و صلح جهانی باشد. اما این امید، نباید ما را از هوشیاری بازدارد. ایران باید با چشمان باز و موضعی مقتدر در این گفتوگوها حاضر شود، تا نه تنها حقوقش حفظ شود، بلکه آیندهای روشنتر برای نسلهای بعدی رقم بخورد.