استان خراسان شمالی همزمان با خراسان جنوبی در سال 1383 با تفکیک از خراسان بزرگ بهعنوان یک استان مستقل پا به عرصه وجود گذاشت.
با تشکیل این استان و کوچک شدن محدوده جغرافیای حوزه مدیریتی نمایندگان عالی دولت و مدیران ارشد انتظار میرفت شاهد اتفاقات بسیار مثبتی درزمینهٔ رشد و توسعه شمال خراسان قبل از تقسیم و خراسان شمالی بعد از تقسیم باشیم. اما زهی خیال باطل. از آنجائی که آن ور آبیها گفته آند esmall is butifoul، ما هم با مستقل شدن و تشکیل استان کوچکمان به وجد آمدیم و بال درآوردیم و جشن گرفته و پایکوبی کردیم! غافل از اینکه این ضربالمثل در مورد همهچیز و همهجا صدق نمیکند و در برخی موارد حتی کاملاً برعکس هست! مثلاً بامغزهای کوچک و فکرهای کوچک و برنامهریزیهای کوچک و کوتاهمدت نمیتوان انتظار معجزه و اتفاقات مثبت بزرگ را داشت.
بیش از 2 دهه از تأسیس استان خراسان شمالی میگذرد. آیا تابهحال از خود پرسیدهایم که بهراستی چه اتفاق مثبتی در این استان افتاده است؟ 13 سال پیش مقام معظم رهبری در سفر خود به استان در دیدار با مردم فرمودند استان خراسان شمالی با پتانسیلهای که در حوزههای صنعتی، معدنی، کشاورزی و گردشگری دارد که متأسفانه بخشی از آنها حتی برای خود مردم استان نیز ناشناخته است، قابلیت آن را دارد که جزو 10 استان برتر کشور باشد. آیا این اتفاق افتاد. الآن بعد 2 دهه از عمر استان در بین استانهای کشور در چه جایگاهی هستیم. سهم استان از تولید ناخالص داخلی (GDP) چیست؟! این استان در مقایسه با همزاد خود یعنی خراسان جنوبی ٱیا حرفی برای گفتن دارد.
چرا در چنین جایگاهی ازنظر اقتصادی قرارگرفتهایم؟ چرا نتوانستیم در راستای تحقق منویات رهبری حتی یکقدم روبهجلو برداریم و ده ها و صدها چرایی که تابهحال پاسخی به هیچکدام از آنها داده نشده است!
اما جواب همه اینها یکچیز است و آن اینکه آنجایی که مغزها کوچک باشند و تفکرها توسعه نگر نباشد، رشد و توسعهای اتفاق نخواهد افتاد.
مصداقهای زیادی در این مورد وجود دارد که ذکر آنها از حوصله این نوشتار خارج هست اما ذکر چند نمونه بهعنوان شاهد مثال برای توجه بیشتر به این چالش مدیریتی در استان خراسان شمالی خالی از لطف نیست تا شاید تلنگری باشد برای مدیران ارشد و تغییر نگرش و دیدگاهها و اصلاح روشها.
بنده در سال 1381 مدرک خود را در مقطع کارشناس ارشد رشته اقتصاد با گرایش توسعه اقتصادی و برنامهریزی از دانشگاه واحد علوم و تحقیقات تهران اخذ کردم و علیرغم وجود موقعیتهای شغلی بسیار عالی وسوسهانگیز، به جهت تعصبی که به منطقه و زادگاه خودم داشتم به همه این فرصتها پشت و پا زده و به بجنورد مراجعت کردم. دو سال بعد با تأسیس استان با درخواست استاندار و مدیران ارشد وقت بهعنوان معاون توسعه تجارت خارجی سازمان بازرگانی مشغول انجاموظیفه شدم.
با توجه به محدودیتهای شهر بجنورد بهعنوان مرکز استان، درزمینهٔ نبود و کمبود فضاهای خدماتی مناسب و درخورشان شهروندان و تمرکز کلیه مراکز تجاری و خدماتی در نقطه مرکزی شهر و ترافیکهای سنگین و غیرقابلتحملی که برای مردم ایجادشده بود، با یک نگرش توسعه گرایانه و با نگاه به آینده جهت ایجاد بازارهای متمرکز در بیرون از شهر و همچنین ایجاد مرکز نمایشگاهی از اداره کل راه و شهرسازی وقت تقاضای تخصیص یک بلوک 50 هکتاری زمین برای بخش بازرگانی در تخته ارکان را دادم با این شرط که دورتادور آن خیابان حداقل 24 متری باشد تا در آینده با ایجاد بازارهای متمرکز و برگزاری نمایشگاهها، مشکل ترافیکی ایجاد نکند. هدف از این کار ایجاد بازارهای متمرکز بزرگ و خروج بخش قابلتوجهی از صنوف از داخل شهر و انتقال آنها به بیرون شهر بود تا بخشی از مشکل ترافیکی داخل شهر را نیز مرتفع گردد.
خوشبختانه با دفاعهای کارشناسی و منطقی که انجام شد، مدیران تصمیم گیر وقت و کمیسیونهای تخصصی مربوطه قانع شدند و این زمین تعیین و تخصیص یافت و نقشه آن نیز تحویل سازمان بازرگانی وقت شد. با تغییر دولت و روی کار آمدن مدیران غیربومی جدید که فقط به دوران مدیریتی و حفظ جایگاه خود فکر میکردند بدون توجه به کارهای کارشناسی انجامشده و اهداف تخصیص زمین، نصف این زمین را جدا کرده و تحویل هلالاحمر دادند و هیچ دفاعی صورت نگرفت و اخیراً هم مشاهدهشده بخشهایی از باقیمانده زمین را که جهت ایجاد نمایشگاه بینالمللی به شرکت نمایشگاهی استان اختصاص دادهشده بود را به اشخاص دیگری واگذار نمودند که در حال ساختوساز هستند! امیدوارم مدیران و متولیان امر دلایل توجیهی خود را در مورد این تصمیمات برای هم استانیهای عزیز و بهویژه شهروندان مرکز استان که دود بیتدبیریهایشان بیشتر به چشم آنها میرود توضیح دهند.
مورد دوم، در بهمن ما 1392 مجدداً تکلیفی شد و توفیق خدمت به هم استانیهای عزیز در سمت رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان را یافتم. در سفر مقام رهبری در سال 1391 اولویتهای توسعه استان به ترتیب اولویت، کشاورزی، گردشگری و صنعت و معدن تعیینشده بود. صرفنظر از اینکه با توجه به قانون ارث و کوچک شدن پیوسته زمینهای کشاورزی، این بخش قابلیت آن را نداشت که رشد و توسعه چشمگیری را در وضعیت استان ایجاد کند، این اتفاق نشان از آن داشت که در سایر بخشها و بهویژه در مورد پتانسیل بخش صنعت و معدن مطالعات و اقدامات زیر بنایی صورت نگرفته است و صرفاً به جهت اینکه بخش قابلتوجهی از اشتغال استان در حوزه کشاورزی (هرچند بهصورت سنتی) مشغول بوده است این بخش در اولویت قرارگرفته است!
در راستای تحقق منویات مقام معظم رهبری برای تبدیلشدن استان به یکی از 10 استان برتر کشور، برای شناسایی قابلیتها و پتانسیلهای بخش صنعت و معدن برنامه عملیاتی تدوین و با جذب اعتبارات ویژه از محل مصوبات سفر رهبری، کار اجرای طرحهای توسعهای صنایع بزرگ همچون فولاد اسفراین و آلومینا جاجرم و طرحهای ایجادی بزرگ و کوچک صنعتی معدنی، پتانسیلیابی ذخایر مدنی استان نیز در دستور کار قرار گرفت و عملیات ژئوفیزیک هوایی (نقشهبرداری هوایی برای شناسایی ذخایر معدنی) بهعنوان تنها استان در کشور آغاز شد که نتیجه این اتفاق بزرگ زیر بنایی و آینده نگرانِ، شناسایی ذخایر معدنی بسیار قوی و غنی کانیهای فلزی و ازجمله معدن طلا در استان شد.
متأسفانه بعدازآن، نهتنها از این ذخایر شناساییشده در جهت استخراج و فرآوری، بهرهبرداری درستی نشد که با رها کردن و بیتوجهیها و غفلتها صورت گرفته، 6 نفر جان خود را در بهرهبرداری غیرمجاز در معاون آلبلاغ اسفراین از دست دادند و متأسفانه در یک نگاه بسته، در مقطعی هم این معدن تبدیل شد به یک سوژه عوامفریبی و بهرهبرداریهای سیاسی که خود به بزرگترین مانع سرمایهگذاری برای بهرهبرداری اصولی از پتانسیلهای معدنی استان شده است. و این بیتوجهیها و نگاههای تنگنظرانه تا اینجایی پیش رفته که نهتنها انگیزهای برای سرمایهگذاریهای جدید وجود ندارد که بسیاری از معادن و صنایع معدنی هم با چالشهای جدی مواجه شده و در آستانه تعطیلی قرارگرفتهاند
مثالها و مصداقهای ازایندست آنقدر زیاد است که یادآوری آنها دل آدم را به درد میآورد و به همین خاطر است که باید گفت، فکرها و مغزهای کوچک بزرگترین موانع توسعه در استان خراسان شمالی هستند و امیدواریم مدیران و متولیان و دلسوزان واقعی افق برنامهریزی را به دوره مدیریت خود محدود نکرده و با نگاه به آینده در افق بلندمدت اثرات ماندگاری از خود بجای بگذارند. و یقین داشته باشند نگاه خداوند فراتر از همه نگاههاست و افراد دلسوز واقعی پاداش تلاشهای خود را از خداوند خواهند گرفت.